میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 588
:: باردید دیروز : 308
:: بازدید هفته : 4272
:: بازدید ماه : 12380
:: بازدید سال : 37965
:: بازدید کلی : 641449
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398
حجت الاسلام حیدری گفت: با برنامه‌ریزی و جدیت تهدید کرونایی را تبدیل به فرصت طلایی کنیم و هم‌زمان با حضور فعال در کنار افراد خانواده، همچنان که ویروس جسم را به‌زانو درمی‌آوریم؛ درصدد مبارزه با ویروس‌های ایمان و عقیده خود نیز باشیم.
 

عقیق:کشور ایران یکبار دیگر کاملا درگیر شده است، درگیر جنگ تحمیلی؟ خیر؛ درگیر مشکلات سیاسی؟ خیر، درگیر مشکلات اقتصادی؟ خیر، این دفعه کشور ایران یکپارچه درگیر شیوع  ویروسی به نام «کرونا» شده است، شاید اگر سال و ماه های گذشته به مردم ایران و حتی جهان می گفتیم که آیا می‌شود زندگی یک ملت و کشورهای به اصطلاح توسعه یافته جهان به علت شیوع یک بیماری و ویروس در این بازار داغ تکنولوژی و پیشرفت های پزشکی کاملا قفل شود، همه با پوزخندی تمسخر آمیز جواب منفی می دادند.

اما این بار می خواهیم به بحث شیوع ویروس کرونا از منظری جدای از فضای پزشکی و سیاسی بپردازیم، پاسخ به شبهات مطرح شده در فضای مجازی از رسالت های رسانه صدیق و انقلابی است، از این رو به سراغ حجت الاسلام جواد حیدری، کارشناس کلام و عقاید نمایندگی مرکز ملی پاسخگویی اصفهان رفتیم که این چنین باب سخن را باز کرد.

ایامی که هم‌زمان با کشورهای دیگر؛ کشور ما هم درگیر ویروس کرونا شده است، در فضای پاسخگویی و مخصوصاً در مرکز ملی پاسخگویی با سؤالات و شبهات جالبی روبرو می‌شویم.

بد نیست به این بهانه، یکی از شبهات را که غرض در آن «شهر مقدس قم» و در رتبه‌ بعد، عقاید مردم عزیز کشورمان است؛ اشاره‌ کنم و مطالبی پیرامون آن تقدیم حضور کنیم، مگر در روایات ما شهر مقدس «قم» به‌ عنوان شهر امن معرفی نشده است که در بلاها باید به آنجا پناه برده شود؟ اگر چنین است؛ این روایات با شیوع ویروس «کرونا» در «قم» چگونه قابل‌ جمع است؟

وی در پاسخ به سؤال فوق بیان کرد: نکته‌ نخست اینکه در مقاطع زمانی مختلف و با اهداف متفاوت و توسط افراد متعدد؛ برای شهرهای گوناگون فضائلی در قالب حدیث و روایت بیان‌شده است که بسیاری از این فضیلت‌ها ساختگی و تعداد قابل‌ توجهی از روایات دارای مشکل سندی هستند.

از باب نمونه به روایتی که در سؤال بدان اشاره رفته است، نگاهی داشته باشیم «عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا عَمَّتِ‏ الْبُلْدَانَ‏ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهَا»؛ «هنگامی‌ که فتنه‌ها همه شهرها را فرابگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است».(1) همان‌طور که ملاحظه می‌شود، سند این روایت «مرسله» بوده و فاقد اعتبار است.

این کارشناس دینی ادامه داد: نکته‌ دوم آنکه فارغ از بحث‌های سندی، در متن روایت می‌فرماید، هنگام فتنه‌ها به «قم» پناه ببرید، منظور از فتنه‌ها؛ شبهات و اختلافات دینی و ایجاد فضایی است که انسان در تشخیص حق و باطل دچار سردرگمی می‌شود، خیلی روشن است: «قم» به جهت پایگاه معارف قرآنی و دینی و حضور علمای ربانی در آن، مکانی است برای مراجعه و حفظ خود از فتنه‌ها؛ این معنا هیچ ارتباطی با مشکلات برآمده از ویروس و میکروب و بلاهای طبیعی ندارد.

حجت الاسلام حیدری افزود: نکته‌ سوم اینکه قوانین حاکم بر طبیعت چنین اقتضا دارد که اساساً هیچ شهر و هیچ فردی از آسیب و بلا و مصیبت در دنیا در امان نیست و هر لحظه به خاطر عوامل طبیعی و غیرطبیعی امکان هر گونه اتفاقی در آن دور از انتظار نیست.

وی عنوان کرد: البته با دعا و توسل، می‌توان برخی از بلاها را دور کرد، اما دنیا محل ابتلا و امتحان است و اگر بنا بود کسی در دنیا گرفتار رنج و مصیبت نشود، سزاوارترین افراد اهل‌بیت(ع) بودند.

حجت الاسلام حیدری خاطرنشان کرد: نتیجه اینکه با چشم‌پوشی از بررسی سندی روایات «اخبارالبلدان» و فضائل شهرها؛ وجود معارف اهل‌بیت(ع) و حضور بابرکت علما، «قم» را مأمن و پناهگاه شیعیان در فتنه‌ها و آشوب‌ها تبدیل کرده است و این مسأله به معنای دفع بلاهای طبیعی و بیماری‌های مُسری از این شهر نیست.

این کارشناس مرکز ملی پاسخگویی تصریح کرد: روزهایی را پشت سر می‌گذاریم که بسیاری در منزل به سر می‌برند، با برنامه‌ریزی و جدیت این تهدید کرونایی را تبدیل به فرصت طلایی کنیم و هم‌زمان با حضور فعال در کنار افراد خانواده، همچنان که ویروس جسم را به‌زانو درمی‌آوریم؛ درصدد مبارزه با ویروس‌های ایمان و عقیده خود نیز باشیم.

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1207
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

شنیدن و خواندن روایت‌های مختلف از یک ماجرا، اتفاق خوبی است که نگاه جامع‌تر و متنوع‌تری از آن موضوع به ما می‌دهد. علاقه و توجه رهبر انقلاب به کتاب و اهمیتی که ایشان به مطالعه و کتابخوانی می‌دهند، در توصیه‌هایشان نمایان است، اما خواندن شرح این علاقه و دوستی صمیمانه با کتاب، از زبان افرادی که دغدغه‌کار فرهنگی دارند و با رهبر انقلاب هم در ارتباط هستند، لطف دیگری دارد.

بخشی از این خاطرات را در ادامه می‌خوانید: 

* رضا امیرخانی: قدم زدن در راسته کتابفروشی‌ها

یک بار آقا در جلسه‌ای گفتند: «یکی از چیزهایی که همیشه حسرتش را می‌خورم و به خاطر اقتضائات رهبری نمی‌توانم به سراغش بروم،‌ قدم زدن در همین راسته کتابفروشی‌هاست! کاش می‌شد...».

* حجت‌الاسلام مهدوی راد: هزار رمان خوانده‌ام

روزگاری که در مشهد، افتخار حضور در محضر رهبر انقلاب را داشتیم، یک بار فرمودند: «من حدود هزار رمان خوانده‌ام»، این گذشت تا پس از انقلاب اسلامی و در دوران رایست جمهوری،‌در مصاحبت خدمت ایشان عرض کردم، قبل از انقلاب از حضرت عالی شنیدم که فرمودید هزار رمان خوانده‌اید، فرمودند: «عدد یادم نیست اما هر آنچه در حوزه‌ای که اشاره کردید نشر یافته و شایسته خواندن بوده، چه ترجمه و چه اصل، خوانده‌ام.»

* صادق کرمیار: همه کتاب‌ها را خوانده بودند

آقای شجاعی تعریف می‌کرد که: «من کتاب شما را با یک سری از کتاب‌های «متون مفاخر» در جلسه‌ای به رهبری دادم، هفته بعد که برای جلسه دیگر خدمت ایشان رفتم، ایشان تمام کتاب‌ها را خوانده بودند و نظرشان را راجع به تمام کتاب‌ها گفتند. راجع به «نامیرا» هم فرمودند: «کار بسیار خوبی است؛ نگاه درستی به عاشورا دارد و جذابیت داستانی دارد. دو صفحه از کتاب را که خواندم احساس کردم داستان جذابی دارد و ادامه دادم.»

* محسن مومنی شریف: کرایه کتاب، شبی یک ریال

با ورود آقا به حوزه علمیه، پایشان به کتابخانه آستان قدس رضوی نیز باز می‌شود. در کنار مطالعه کتب تاریخی و حدیثی، با گونه‌ای از ادبیات نوین به نام «رمان» آشنا شدند که دنیای آن برایشان شگفت‌آور بود. جاذبه مطالعه رمان در حدی بود که کتابخانه آستان قدس نیز نمی‌توانست کفاف این اشتیاق را بدهد و از طرفی در آن روزگار خانواده ایشان تهی‌دست‌تر از آن بود که همه کتاب‌های مورد علاقه ایشان را بخرند. لذا تصمیم گرفتند از کتاب‌فروشی محل، رمان‌های جدید را از قرار شبی «یک ریال» کرایه کنند و برای این که کتاب امانی به شب دوم نکشد و یک ریال دیگر نپردازند، با هر سرعتی بود، آن را به اتمام می‌رساندند.

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1230
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

روزنامه شهروند گفت‌وگویی با علیرضا مرندی، رئیس تیم پزشکی رهبر انقلاب داشته که در جریان این گفت‌وگو او از زندگی شخصی رهبری، رابطه خود با فرزندان ایشان، سبک غذایی رهبر انقلاب و... جزئیاتی را ارائه کرده است.

متن گفت‌وگو به این شرح است؛

«گفتگو با ۳۵دقیقه تأخیر شروع می‌شود. برای این ۳۵دقیقه، سه بار عذرخواهی می‌کند. کاج مطبق بزرگی در اتاق دارد. این کاج یک‌سالی می‌شود که همراه اوست. اتاق نسبتا ساده‌ای دارد؛ درست مثل پیراهن معمولی‌ای که بر تن کرده و انگار سال‌ها از عمر آن می‌گذرد. مدت‌هاست که گفت‌وگوی مفصلی با رسانه‌ها نداشته است. می‌گوید اهل مصاحبه نیست، اما این‌بار تصمیم گرفته حرف بزند و برای دو ساعت هم که شده «پزشک کم‌حرف رهبری» نباشد.

علیرضا مرندی پزشکی است که ۱۴سال از عمرش را در آمریکا گذراند و قبل از پیروزی انقلاب دانشیار دانشگاه رایت استیت بود، اما سال ۵۸ به ایران برگشت و ترجیح داد در کشورش بماند؛ حضوری که باعث شد خیلی زود مورد توجه مسئولان قرار بگیرد و در ۴۵سالگی وزیر بهداشت دولت چهارم شود. او در ادامه به‌عنوان سرتیم پزشکی رهبری انتخاب شد. مرندی از نزدیکان آیت‌الله خامنه‌ای است و هفته‌ای چندبار با ایشان ملاقات می‌کند. این دیدارها باعث شده تا او روایت‌های دست اولی از زندگی، روحیات و منش ایشان داشته باشد. دو ساعت از گفت‌وگو که می‌گذرد، همچنان گرم حرف زدن است تا این‌که صدای اذان را می‌شنود و تمام. سطرهایی که در ادامه می‌آید، بخشی از گفت‌وگوی دوساعته ما با پزشک کم‌صحبت بیت رهبری است. او در این گفت‌وگو برای نخستین‌بار خاطراتی از همراهی با مقام معظم رهبری تعریف می‌کند.

خودتان دوست دارید با چه عنوانی معرفی شوید؟ وزیر بهداشت یک دوره خاص؟ رئیس تیم پزشکی مقام معظم رهبری؟ رئیس فرهنگستان علوم پزشکی؟

دکتر سید علیرضا مرندی.

فقط؟

کافی است دیگر؛ چیزی غیر از این نیست. بقیه عناوین را بعضی وقت‌ها به آدم می‌دهند و خیلی وقت‌ها هم ممکن است آنها را نداشته باشی. نه این‌که حالا اسم من هم اسم مهمی باشد ولی به هر حال من را با این نام می‌شناسند. نمی‌دانم سوال‌تان را درست جواب دادم یا نه؟

بله؛ جواب سوال‌مان را گرفتیم.

همه عناوینی که گفتید برای من افتخار است. انقلاب اسلامی اگر برای همه مردم نعمت بزرگی بود، برای من و خانواده‌ام میلیون‌ها برابر ارزش بیشتری داشت. هویتی که در جمهوری اسلامی به دست آوردیم منت بزرگی بر سر ماست و مورد توفیق خداوند قرار گرفتیم و بچه‌هایم خدا را شکر مشکلات آقازادگی ندارند.

اتفاقا این نکته جالبی در مورد زندگی شخصی شماست، قبل از این‌که برای مصاحبه خدمت شما برسیم، به این مورد توجه کردیم که بچه‌های شما درگیر مواردی که اخیرا در مورد بعضی از فرزندان مسئولان و آقازاده‌ها زیاد می‌شنویم، نشدند.

بله الآن من بچه‌هایم را حمایت مالی می‌کنم. اصلا علت این‌که هنوز در ۷۹سالگی به مطب می‌روم برای حمایت مالی و نیازهای آنهاست. برای این‌که بچه دارند، نوه‌هایم بیکار هستند و خود من هم اصرار دارم که زودتر ازدواج کنند. به هر حال زندگی‌های‌شان هزینه دارد و بچه‌هایم یک عضو هیأت‌علمی بیشتر نیستند؛ محمد پسرم در دانشگاه تهران است و دخترانم یکی‌شان در دانشگاه الزهرا و یکی دیگر هم در دانشگاه آزاد. بنابراین نیاز به کمک دارند و آقازادگی نمی‌کنند.

این نشان می‌دهد فرزندان شما با مقام معظم رهبری ارتباط خوبی دارند؛ با ایشان و خانواده‌شان رفت‌وآمد خانوادگی دارید؟

نه؛ رفت و آمد خانوادگی نداریم ولی کل خانواده‌ام یعنی همسرم و ۳ تا بچه‌ها و عروس و دامادها و نوه‌ها ولایتمدار هستند و از فرمایشات ایشان تبعیت می‌کنند و هر چیزی که بگویند واجب‌الاجرا است. البته یک‌بار از مقام معظم رهبری خواهش کردم که در گوش بچه‌هایم اذان بگویند و خدمت‌شان رسیدیم. یک‌بار هم ایشان خیلی لطف کردند و پذیرفتند که من همسرم و بچه‌ها و نوه‌ها و نتیجه‌ها و پدر و مادرهای عروس و دامادهایم که تعداد قابل توجهی شدیم، خدمت‌شان برسیم.

شما با رهبری همسن‌وسال هستید. اگر اشتباه نکنم ایشان ۸ ماه بزرگتر هستند. چقدر آیت‌الله خامنه‌ای به سلامت خودشان اهمیت می‌دهند؟

خیلی زیاد.

ما معمولا در تصاویر تلویزیونی چند سال پیش کوهپیمایی مقام معظم رهبری را می‌دیدیم که از اخبار پخش می‌شد.

هنوز هم می‌روند. ممکن است حالا هفته‌ای باشد که نرود اما در برنامه‌شان است.

چه موارد دیگری برای حفظ سلامتی در برنامه‌های‌شان است؟

برنامه غذایی ایشان مطابق نظر پزشکان است. ممکن است بعضی چیزها را از ما نپذیرد اما اگر چیزی را بپرسند و ما جواب دهیم، عین همان را انجام می‌دهند. اگر هم نپرسند و ما بگوییم بازهم عین آن عمل می‌کنند. البته توضیح از ما می‌خواهند؛ مثلاً اگر به ایشان بگوییم امروز به این دلیل روزه نگیرید یا بااین‌که خودشان مرجع هستند، دلایلش را از ما می‌پرسند و به نظرات کارشناسی خیلی اهمیت می‌دهند. حتی یادم می‌آید آقای فلاح‌زاده که الان رئیس موسسه موضوع‌شناسی احکام فقهی در قم هستند سال‌ها در ماه رمضان بین نماز ظهر و عصر و در حضور آیت‌الله خامنه‌ای احکام فقهی می‌گفتند. کار سختی است که مرجع تقلیدت نشسته باشد و تو بخواهی درس احکام را در حضور ایشان مثل درس پس بدهی. به هر حال یک روز در بین جمعیتی که در حسینیه نشسته بودند، راجع‌به روزه گرفتن گفتند: «حالا که شیر خشک است، مادرها برای روزه گرفتن نگران نباشند.» من بعد از نماز به آیت‌الله خامنه‌ای گفتم: «حرفی که ایشان می‌زند، اشکال دارد و من قبول ندارم. خیلی مهم است که بچه شیر مادرش را بخورد و روزه گرفتن اگر شیر مادر را کم می‌کند نباید روزه بگیرد.» ایشان فرمودند: «من هم موافق هستم و به بچه‌هایم هم توصیه کردم عین آن چیزی که تو می‌گویی، عمل کنند. از قول من به آقای فلاح‌زاده بگو که باید چیزی که تو می‌گویی را بگوید.» همان روز هم من با آقای فلاح‌زاده گفتم و ایشان هم گفت فردا در جلسه اصلاحش می‌کند. منظورم این است که تا این حد آیت‌الله خامنه‌ای به مسأله سلامت جامعه اهمیت می‌دهند و جایی که فکر می‌کنند یک نفر مطلب کارشناسی پزشکی دارد، حرف او برای‌شان معتبر است.

در مورد سبک و رژیم غذایی مقام معظم رهبری هم می‌گویند که ایشان نمک هم استفاده نمی‌کنند؛ درست است؟

بله؛ ما به ایشان توصیه کردیم یک کم نمک بخورند. اصولا مقام معظم رهبری کم‌غذا هستند و تا همان اندازه که برای سلامتی‌شان توصیه می‌کنیم، غذا می‌خورند؛ ایشان سال‌ها حتی یخچال هم نداشتند.

چه موضوع جالبی است این‌که در بیت مقام معظم رهبری یخچال نبوده، درباره این ماجرا روایتی دارید؟

نمی‌دانم دقیقا تا چند سال پیش بود که ایشان یخچال نداشتند ولی این موضوع را آقای رفیق‌دوست تعریف می‌کرد که یک‌بار در عید قربان گوسفندی را که قربانی کرده بودند، برای آیت‌الله خامنه‌ای می‌فرستند اما از آن‌جا برگردانده بودند. دومرتبه آقای رفیق‌دوست گوسفند را می‌فرستد و می‌گوید که مال خودم است و خمس‌اش را هم داده‌ام و این‌بار یک تکه از گوشتش را برداشته و دوباره بقیه‌اش را برمی‌گردانند. بعد که او از اطرافیان ایشان پرسیده بود که چرا آقا این کار را کردند؟ آنها گفته بودند ایشان یخچال ندارند و به اندازه روزشان برمی‌دارند.

ظاهرا این رویه زندگی و ساده‌زیستی مقام معظم رهبری در زمان ریاست‌جمهوری‌شان هم مصداق‌های فراوان داشته است؛ مثلا چند سال پیش حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی اکبر حسینی دریکی از مصاحبه‌های‌شان نقل کرده بودند که در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای به ایشان گفته بودند که تهیه‌کنندگان برنامه‌های اخلاق در تلویزیون مایل هستند گفت‌وگویی با شما و خانواده حضرتعالی داشته باشند. ایشان فرموده بودند: «در این زمینه مشکلی وجود دارد، اگر دوربین زندگی ساده و معمولی مرا برای مردم نشان دهد، ممکن است مردم باور نکنند که من یک زندگی ساده دارم.» شما در آن دوران این سبک زندگی و ساده‌زیستی رهبری را دیده بودید؟

سال‌های ۶۱ و ۶۲ من و معاون دکتر هادی منافی در وزارت بهداری (وزارت بهداشت فعلی) بودم و چند باری از ایشان روایت‌هایی دراین‌باره شنیدم. آیت‌الله خامنه‌ای آن موقع رئیس‌جمهوری بودند و من از قول آقای دکتر منافی شنیدم که ایشان در دو تا از اتاق‌های ساختمان ریاست‌جمهوری زندگی می‌کردند و یکی والور (بخاری‌های کوچک نفتی) برای پخت‌وپز داشتند و روی آن خانم‌شان غذا می‌پختند و هر روز دو سیر گوشت می‌گرفتند و ایشان روی همین والور می‌پختند و همین غذای یک خانواده رئیس‌جمهوری بوده است یا حتی در سال‌های بعد هم یخچال داشتند، می‌رفتند سر یخچال برای ناهار یا شام فرض کنید یک بادمجانی که از دو روز قبل مانده یا نان و ماست می‌خوردند. گوشت خیلی کم می‌خوردند تا این‌که چند سال پیش من به ایشان گفتم که به هر حال الان شما پا به سن گذاشته‌اید و در این سن و سال بدن تحلیل می‌رود و باید گوشت بخورید اما ایشان همیشه دنبال این بودند و هستند که مطابق مردم پایین جامعه زندگی کنند و هنوز هم خیلی مقید به این رویه هستند؛ مثلا من خیلی اصرار می‌کنم شما باید میوه هم بخورید و ایشان از بچه‌هایی که برای‌شان خرید می‌کنند قیمت میوه‌ها را می‌پرسند و ارزان‌ترین میوه را نه با کیفیت خوب برای‌شان تهیه می‌کنند.

وسایل و اسباب و اثاثیه زندگی‌شان هم ساده است؛ درست است؟

بله؛ ایشان در همه موضوعات بسیار مقید هستند. یادم می‌آید که وقتی بچه‌های‌شان کوچک بودند و مریض می‌شدند به خانه‌شان می‌رفتم، می‌دیدم کف خانه موکت بود، گوشه‌اش هم یک سماور گذاشته بودند و یا خود ایشان یا همسرشان چایی می‌ریختند و برای من می‌آوردند. همسرم هم می‌گفت که وقتی به خانه‌شان می‌رفته یک پتو بالای اتاق انداخته بودند که برای میهمان‌ها بود و همسرشان به من تعارف می‌کردند که روی آن بنشینم و فکر می‌کردم که آن طرف پتو خودشان می‌نشیند؛ چون جا برای نشستن بود اما همسرشان می‌رفتند و پای در می‌نشستند و دختران‌شان هم پذیرایی می‌کردند، نه این‌که حالا یک خدمتگزاری بیاید و از میهمان پذیرایی کند، نه خدمتگزاری نبود.

روایت‌های زیادی از ایثار کمک‌های خانم خجسته باقرزاده، همسر رهبری به قشر پایین جامعه وجود دارد. شما از کارهای خیر ایشان در مناطق محروم چه میدانید؟ مثلا تا به حال در حوزه سلامت و پزشکی از شما کمک گرفته‌اند؟

وقتی وزیر بودم راننده که یک پیکان داشت، ایشان را برده بود به یکی از مناطق محروم اطراف تهران و راننده به من زنگ زد و می‌گفت خانم امروز یک خانواده‌ای را ملاقات کرده که مثلا پدر یا مادر یا فرزند این خانواده یک بیماری دارند و می‌خواهند تو کمک‌شان کنی که مشکل‌شان حل شود. بعد که بررسی می‌کردم، متوجه می‌شدم که ایشان به خانواده افراد محروم سرکشی می‌کند؛ بدون این‌که کسی بداند ایشان چه کسی هستند.

دکتر یک موردی که در خاطرات‌تان نقل کرده بودید این بود که همسر مقام معظم رهبری یک‌بار به مطب شما مراجعه می‌کنند البته به‌عنوان ناشناس و خودشان را خانم حسینی معرفی می‌کنند.

سال ۵۹ که معاون وزارتخانه بودم، سکته قلبی کردم و مجبور شدم از وزارت بهداری بروم و فقط در دانشگاه تدریس کنم. پزشکان به من اجازه داده بودند که بعدازظهرها ۲ ساعت هم مریض ویزیت کنم؛ چون مطب نداشتم در بیمارستان شهید مصطفی خمینی که نام سابقش میثاقیه بود، روزی دو ساعت مریض می‌دیدم. یک‌روزی من مریضی را دیدم که خانم چادری بودند و به من گفتند خیلی از شما وقت گرفتن مشکل است برای این‌که می‌گویند ساعت یک زنگ بزنید و وقت بگیرید و ما تا یک که زنگ می‌زنیم کسی جواب تلفن نمی‌دهد. ساعت یک هم که زنگ می‌زنیم، تلفن اشغال است و ساعت یک و دودقیقه هم که می‌شود تلفن آزاد می‌شود اما می‌گویند وقت‌شان پر است. گفتم متأسفانم و من چون روزی دو ساعت می‌توانم کار کنم، این اتفاق می‌افتد. در همین حین که گفت‌وگو می‌کردیم، من چشمم به صورت‌شان افتاد و با این‌که روی‌شان را گرفته بودند، شکل عینک‌شان در ذهنم ماند. از در که بیرون رفتند و مریض بعدی که آمد، گفت خانم خامنه‌ای بچه‌اش را می‌آورد اینجا؟ گفتم نه. گفت چرا؛ خلاصه از من انکار و از ایشان اصرار. گفتم نه مریض قبلیام فامیلی‌اش حسینی بود. گفت نه من می‌شناسم‌شان خانم رئیس‌جمهوری بودند. بلاخره این‌قدر سر این موضوع بحث شد که به عنوان یک سوال در ذهنم مانده بود. چند هفته گذشت و بعد دوباره ایشان به مطبم آمدند و من درحالی‌که داشتم فرزندشان را معاینه می‌کردم، پرسیدم شما همسر آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهوری، هستید؟ گفت بله چطور؟ گفتم من نمی‌دانستم و دفعه پیش گفتید که سخت وقت می‌گیرید، از این به بعد هر زمان خواستید تشریف بیاورید تا من بدون وقت قبلی کار شمارا انجام دهم. ایشان بسیار ناراحت شدند و گفتند نه روال همین است و من هم مثل بقیه مردم که ساعت‌ها منتظر می‌مانند، زنگ می‌زنم و اگر وقت داشتید، نوبت می‌گیرم. حتی چند سال پیش هم به من زنگ زدند و گفتند دکتر مرندی دخترم که وقتی بچه بود و شما معاینه‌اش می‌کردید، الان خود صاحب فرزند شده است؛ می‌خواستم خواهش کنم که بپذیری‌اش. این مناعت طبع و کلام ایشان خیلی قابل‌ستایش است، فکر کنید همسر رهبر یک کشور از یک نفر درخواست کند که بپذیرد؛ در حالی که در کل دنیا عادی است که همسران رئیس‌جمهوری‌ها یا رهبران کشورها به پزشک دستور دهند ولی ایشان به من زنگ زدند و خواستند که نوه‌شان را بپذیرم.

الان شما پزشک نوه‌های مقام معظم رهبری هم هستید؟

بله و وقتی به مطبم می‌آیند، هیچ‌کس فکر نمی‌کند که اینها فرزندان مقام معظم رهبری هستند؛ مگر اینکه با لباس روحانی بیایند چون وقتی می‌آیند مثل بقیه مریض‌ها می‌نشینند تا نوبت‌شان شود و من هم خیلی وقت‌ها متوجه نمی‌شوم که آمده‌اند و وقتی داخل اتاق می‌آیند، می‌فهمم که بچه‌ها و نوه‌های رهبری هستند.

یعنی فرزندان رهبری با محافظ یا راننده رفت‌وآمد نمی‌کنند؟

جالب است که بگویم گاهی اوقات بچه‌های‌شان مریض می‌شوند و چون آخر شب است و من در مطب نیستم، آنها را به خانه‌ام می‌آورند تا ببینم. چند ماه قبل که یکی از همین آقازاده‌ها بچه‌اش را آورده بود، خودش پشت فرمان یک پیکان نشسته بود و ضمن صحبتی هم که می‌کردیم گفت ماشین را از یکی از دوستانم قرض گرفته‌ام و آمده‌ام؛ منظورم این است که فرزندان رهبری حتی برای ترددشان هم نه ماشین شخصی دارند و نه راننده. فقط یک شخصی همراه‌شان بود که بچه را به او داده بودند که او را نگه دارد.

آقای دکتر! برویم سراغ دوران وزارت شما در دوره ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای. اصلا نخستین‌بار دیدارتان چطور اتفاق افتاد؟ کجا ایشان را دیدید؟

نخستین‌بار وقتی‌که من معاون بهداشت در دوره وزارت آقای دکتر منافی بودم. یک شب ساعت یک‌ونیم صبح بود که از روستای اخلمد خراسان به تهران آمدم و در فرودگاه به من گفتند که آقای دکتر منافی در مجلس رأی نیاوردند. آن موقع قانون اساسی این بود که وزرا در چهار سال باید دو نوبت رأی اعتماد می‌گرفتند؛ یک‌بار وقتی رئیس‌جمهوری عوض می‌شد و دولت جدید تشکیل می‌شد و یک‌بار هم وقتی مجلس تغییر می‌کرد، وزرا باید رأی اعتماد می‌گرفتند. بنابراین چون مجلس تغییر کرده بود، نمایندگان دوره جدید به آقای دکتر منافی رأی نداده بودند. من هم معمولا ۵ صبح به وزارتخانه می‌رفتم، آن روز وقتی که به دفتر رفتم، دیدم که فکسی آمده مبنی بر این‌که من سرپرست وزارتخانه شده‌ام! چون انتظارش را نداشتم جا خوردم و ساعت اداری را که شروع شد، شنیدم که شایعه شده که می‌خواهند من را به عنوان وزیر انتخاب کنند. این‌جا بود که به من بلافاصله با تلفن از دفتر مهندس موسوی که نخست‌وزیر بودند، وقت گرفتم و بعد هم از آیت‌الله خامنه‌ای که رئیس‌جمهوری بودند، وقت ملاقات گرفتم. بنابراین این نخستین دیدار شخصی من با ایت‌الله خامنه‌ای بود که در این دیدار هم به ایشان گفتم من نه تیزهوشی و نه تقوای لازم را دارم، اگر این شایعه درست است اصلا این کار را نکنید؛ اما به‌هرحال بر اساس تصمیماتی که گرفته شده بود، من وزیر بهداشت شدم. با همه اینها باید بگویم در همه این سال‌ها روال من همین است؛ یعنی پستی نیست که از کوچک تا بزرگش به من پیشنهاد شود و من مقاومت نکرده باشم. به غیراز همین ریاست فرهنگستان علوم پزشکی که آن‌هم من از صداوسیما شنیدم. یعنی با همسرم پای تلویزیون اخبار نگاه می‌کردیم که یک‌دفعه شنیدم که در اخبار گفتند دکتر مرندی رئیس فرهنگستان شد.

در دوران ریاست‌جمهوری مقام معظم رهبری رابطه‌تان با ایشان چطور بود؟

یادم می‌آید وقتی من وزیر شدم و ایشان رئیس‌جمهوری بودند، با هم در ریاست‌جمهوری قدم می‌زدیم و من یک‌بار راجع به خانمم صحبت می‌کردم و مثلا شکرگذاری کردم که چنین همسری دارک و ایشان هم راجع به همسر خودشان شرح دادند و از زمان تبعیدشان در زمان شاه گفتند که هیچ پولی نداشتند و در آن شرایط همسرشان چقدر برای بچه‌ها زحمت‌کشیده است. خلاصه اولین برخوردها و صحبت‌های ما در همین حدود بود.

دکتر از چه زمانی شما رئیس تیم پزشکی آیت‌الله خامنه‌ای شدید؟

بین سال‌های ۷۲ و ۷۶ من وزیر بودم. درست سال آن را به خاطر ندارم. در آن سال‌ها یک روز آقای محمدی گلپایگانی با من تماس گرفتند و گفتند که بیا این‌جا با تو یک کاری دارم. وقتی به آن‌جا رفتم، گفتند آقا می‌خواهند که کارهای پزشکی‌شان را تو به عهده بگیری؛ و یک حکمی هم همان روز به من دادند.

یعنی حکمی مبنی بر رئیس تیم پزشکی؟

بله؛ درواقع سرپرستی تیم پزشکی

انتخاب بقیه تیم پزشکان با شما بود؟

بقیه تیم را من تعیین می‌کردم اما به هر حال من وقتی می‌خواستم پزشکی را انتخاب کنم، ایشان را در جریان می‌گذاشتم ولی هیچ‌وقت نگفتند آره یا نه.

آن موقع بیشتر در تماس بودید یا تماس‌های‌تان با مقام معظم رهبری همچنان استمرار دارد؟

من الان هم هفته‌ای ۲، ۳بار خدمتشان می‌رسم و هروقت در بیت رهبری نماز باشد، من هم حتما می‌روم که موقع نماز ایشان را از نزدیک ببینم.

دکتر یک فرد دیگری که به‌عنوان پزشک در کنار رهبری هستند، آقای ولایتی است. تابه‌حال پیش آمده که برای کارهای درمانی یا مشورت در قبال سلامت ایشان، با آقای ولایتی صحبت یا همکاری داشته باشید؟

هرگز.

بحث بیت رهبری پیش آمد. من یک متنی را در سایت‌های ضد انقلاب خواندم که می‌خواهم برای‌تان بخوانم و شما به‌عنوان رئیس تیم پزشکی ایشان نظرتان را راجع به این شایعات بگویید. دکتر مرندی وزیر بهداشت سابق هماهنگ‌کننده تیم پزشکی آیت‌الله خامنه‌ای است. پزشکان دیگر را مرندی برمی‌گزیند و به وقت لازم به بالین ایشان می‌آورد. در زیرزمین بیت رهبری یک بیمارستان خصوصی با چهار دکتر کشیک در طول ۲۴ساعت مراقب هستند. (دکتر مرندی می‌خندد) ادامه دارد دکتر صبر کنید؛ در سفرهای زمینی یک بیمارستان سیار همراه رهبری است، همچنین یک اتوبوس بیمارستان که دارای اتاق عمل اس، همواره همراه‌شان است. برای سفرهای هوایی نیز یک هواپیما بیمارستان با دو اتاق عمل وجود دارد.

معلوم است که همه این نوشته مزخرف است. (می‌خندد) البته بخش اولش که گفته بود من رئیس تیم پزشکی مقام معظم رهبری هستم، خوب بله درست است، اما بقیه‌اش واقعیت ندارد، ایشان اگر در خانه‌شان زیرزمین هم دارد، من خبر ندارم و اصلا ساختمان به نسبت قدیمی است و جایی برای بیمارستان ساختن ندارد. هیچ‌کدام از این حرف‌ها درست نیست؛ ایشان اگر نیازی باشد که از بیمارستان استفاده کنند که به بیمارستان دولتی می‌روند. اگر قرار باشد که معاینه چشم‌شان معاینه شود، بازهم به یک جای دولتی می‌روند. جز یک‌بار که برای معاینه به مطب یک پزشک رفتند، تابه‌حال حتی از یک بیمارستان خصوصی استفاده نکرده‌اند. ایشان موکت همان جایی را که روسای‌جمهوری می‌آیند و می‌روند را اجازه نمی‌دهند که عوض کنند تا مبادا اصراف شود و خیلی روی این هزینه‌ها حساسیت دارند، بعد آن‌وقت بگذارند که چنین تجهیزاتی برای‌شان فراهم شود؟! آن‌قدر این شایعات می‌تواند بی‌حد و مرز باشند که واقعا اهمیتی ندارد.

اگر بخواهیم بارزترین ویژگی و روحیه‌ای که مقام معظم رهبری دارند و شما در طی سال‌ها همراهی‌تان با ایشان به این ویژگی شخصی‌شان پی برده‌اید را بگویید. چه ویژگی است؟

تقوا، بزرگترین ویژگی مقام معظم رهبری است که من جای دیگری نمونه‌اش راندیده‌ام. برای همین خداوند همه‌چیز را به ایشان داده است. تقوایی که دارند، باعث شده تا روحیه خیلی قوی داشته باشند؛ با این‌که من هیچ‌وقت راجع به مشکلات و مسائل با ایشان صحبت نمی‌کنم اما بالاخره می‌بینم و متوجه می‌شوم که در زمان مشکلات هم آرام و محکم هستند.

چرا می‌گویید هیچ‌وقت راجع به مسائل و مشکلات با ایشان صحبت نمی‌کنید؟

برای این‌که خودم وقتی سال ۵۹ سکته قلبی کرده بودم، دکترم به هم گفت هیچ استرسی نداشته باشی و باید یا دانشگاه درس بدهی یا مطلب بروی و خلاصه خیلی سختگیری می‌کرد، اما خودش هر روزی که می‌آمد من را ببیند، می‌نشست لب تختم و مدام از مشکلات می‌گفت و من که تازه آنفاکتوس کرده بودم، استرس پیدا می‌کردم. از همان زمان تصمیم گرفتم که هیچ‌وقت با بیمارانم راجع به مسائل استرس‌زا صحبت نکنم، بنابراین وقتی هم مسئولیت سرپرستی تیم پزشکی رهبری را قبول کردم، این موضوع دوباره به ذهنم آمد که هرگز نباید در رابطه با مسائل و مشکلات با ایشان صحبت کنم. وزیر هم که بودم، مشکلات وزارتخانه را نمی‌گفتم، الان هم نمی‌گویم. اگر یک‌وقت ایشان سوال ‌کنند، با کوتاه‌ترین جمله جواب می‌دهم، چون من وظیفه دارم وسیله سلامت و آرامش‌شان را فراهم کنم.

دکتر در این سال‌ها که هفته‌ای چند بار پیش ایشان می‌روید، پیش‌ آمده که کار مشترکی با مقام معظم رهبری انجام دهید؟ منظورم سرگرمی و تفریح مشترک است.

هر چند سرکارم خیلی جدی هستم اما خارج از کار آدم شوخی هستم. گاهی در جمع‌هایی که تیم پزشکی هستند، در حضور ایشان شوخی می‌کنم تا برایشان یک نشاطی بیاورد. در همین حد. نمی‌دانم حالا جواب سوال شمارا دادم یا نه؟

بله؛ دکتر، حساسیت شما نسبت به سلامتی رهبری بیشتر است یا حساسیت ایشان نسبت به‌سلامتی‌شان؟

ایشان چون تقوا دارند، حتما نسبت به‌سلامتی خودشان هم حساس هستند ولی من می‌دانم که درونم نسبت سلامتی ایشان چه می‌گذرد و چون احساس مسئولیت می‌کنم و نگران هستم که نکند یک‌وقت جایی کم بگذارم. به هر حال می‌دانم که مقام معظم رهبری به خاطر مردم و نظام جمهوری اسلامی به مسائل سلامتی‌شان بها می‌دهند.

درباره ایده‌های رهبری در حوزه سلامت صحبت کنیم. مثلا از قول شما نقل‌شده که طرح ریشه‌کنی فلج اطفال توسط ایشان مطرح و عملیاتی شده است.

نه، من چنین چیزی نگفته‌ام. این طرحی بود که خود من داشتم؛ اما برای اجرای آن مشکلاتی وجود داشت، چون می‌خواستیم ظرف یک روز انجامش بدهیم، اما نیروی انسانی کافی نداشتیم. من این فکر را کردم که با کمک بسیج سریع‌تر می‌توانیم کار را انجام دهیم. نامه‌ای خدمت ایشان نوشتم و ایده‌ام را مطرح کردم. ایشان هم خیلی پسندید و به بسیج رسما نامه نوشتند و گفتند که با من همکاری کنند. این‌طور شد که بسیج با ۴۵۰هزار نفر به میدان آمد. اگر از قول من چنین چیزی نقل شده، درست نیست؛ چراکه ایشان این‌قدر با جزییات در کارهای کارشناسی وارد نمی‌شدند.

در مورد دیگر نظرات رهبری در حوزه بهداشت و درمان چه نظری دارید؟ موردی بوده که ایشان بخواهند به‌طور ویژه پیگیری کنند؟

وقتی که من وزیر بودم، روزی از زنجان آمدم و به ایشان گفتم که «امام‌جمعه و استاندار به رئیس دانشگاه گفته‌اند که تو باید جلوی مطب‌های دندانپزشکی را بگیری تا خانم‌ها در مطب آقایان و آقایان در منطقه خانم‌ها نروند.» من به ایشان گفتم که مخالفت خودم با این مسئله را اعلام کرده‌ام، اما چون حرف امام جمعه بود نخواستم زیاد ورود پیدا کنم. ایشان هم گفتند «کار درستی کردید. تو و دانشگاه وظیفه‌تان این است که آن‌قدر پزشک خانم و آقا تربیت کنید که آدم‌ها انتخاب داشته باشند.» نمی‌شود جلوی آدم‌ها را گرفت. اگر خانمی خواست پیش آقا برود، میل خودش است. در این مورد نباید با جبر تصمیم گرفت.

درباره موضوع کنترل جمعیت چطور؟ چون این موضوع در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای مطرح‌شد.

درباره مسأله کنترل جمعیت و هم همان‌طور که من در هیأت دولت موضوع تنظیم خانواده را به تصویب رساندم، خدمت ایشان که رئیس قوه‌مجریه بودند و آقای هاشمی (رئیس قوه‌مقننه) و آقای موسوی اردبیلی (رئیس قوه‌قضائیه) رفتم و گفتم که موضوع تصویب شده و خیلی محرمانه است. جمعیت به سرعت داشت زیاد می‌شد و اعتبارات‌مان کافی نبود. من به آقای نخست‌وزیر گفتم که چند نامه درباره رشد جمعیت به شما نوشته‌ام، اما جوابی نداده‌اید. ایشان هم گفتند که حالا وقت این صحبت‌ها نیست و بحث‌مان چیز دیگری است. بالاخره با اصرار من بحث را انجام دادیم. کسی از بین وزرا در موافقت با من صحبت نکرد، اما در مخالفت چرا. مدام هم می‌خواستند که بحث را تمام کنم. اصرار کردم که رأی بگیریم تا بدانم موضع دولت جمهوری اسلامی درباره جمعیت و رشد آن چیست. با اصرار من رأی گرفتند و اتفاقا رأی هم آورد؛ در حالی که همه در مخالفت با من حرف زدند. اما اینها ابلاغ نمی‌شد. وقتی هم که ابلاغ شد، یک پاکت سیاه با مُهر خیلی محرمانه زدند که چنین چیزی در دولت تصویب شد. اما با سیاست خیلی محرمانه که نمی‌شد جمعیت را کنترل کرد. لذا من این نامه را نزد سران سه قوه می‌بردم و می‌گفتم که من راهی برای اجرای مصوبه خیلی محرمانه ندارم. آنها هیچ موقع نمی‌خواستند وارد بحث شوند و آقای موسوی اردبیلی به من گفتند که «فلانی من استناد تو را می‌پذیرم، اما به این بحث ورود پیدا نمی‌کنم. تنها قولی که می‌توانم به تو بدهم این است که در نماز جمعه دیگر درباره افزایش جمعیت صحبت نکنم.» اما گفتند که کاری برای تنظیم خانواده نخواهند کرد. وقتی به امام(ره) نامه نوشتم، ایشان گفتند که مطالب مهمی است و باید در دانشگاه‌ها و رسانه‌ها مطرح شود. این‌جا بود که بحث کنترل جمعیت شروع شد. لایحه‌ای تهیه شد و مجلس و شورای نگهبان آن را تصویب کرد. اگر این سیاست خلاف بود، هیچ موقع تصویب نمی‌شد. یکی دوبار هم فردی از بیت رهبری به من گفتند که آقا با این کار شما مخالفند و فلان جا چیزی گفته‌اند. خدا می‌داند که هر دو دفعه‌ای که به من گفته شد، با سرعت هر چه تمام خدمت ایشان رفتم. آن موقع آقا همه‌روزه نمازهای جماعت را در بیت می‌خواندند. سراغ ایشان رفتم و ماجرا را نقل کردم. یک‌بار آقای هاشمی رفسنجانی هم کنار ایشان نشسته بودند و هنوز اذان ظهر گفته نشده بود. هر دوبار به من گفتند که شما کار خودت را بکن. یک‌بار به ایشان گفتم که من به خاطر مشکل قلبی که دارم، پایم لب گور است و نمی‌خواهم کار خلاف شرعی انجام دهم. اگر شما ذره‌ای فکر می‌کنید که این کار درست نیست، من همین الان به وزارتخانه می‌روم و فتیله این کار را پایین می‌کشم. باید بگویم که ایشان به مسائل سلامت همه می‌دادند و از کارهای این حوزه حمایت می‌کردند. یادم می‌آید اولین روزی که می‌خواستیم برنامه واکسیناسیون همگانی را راه بیندازیم، برنامه‌ای به نام بسیج سلامت کودکان در دوره ریاست‌جمهوری ایشان در نظر گرفتیم. برنامه‌ای در بیمارستان فیروزگر گذاشتیم. اولین قطره فلج اطفال به دست ایشان دردهان یک کودک ریخحته شد. ایشان همیشه به مسائل سلامت اهمیت می‌دادند. یادم می‌آید یک‌بار در هیأت دولت راجع به کارهای بهداشت گفتند. وقتی بحث تمام شد، به خدمتکار گفتند که چای بیاورد. معمولا وقتی با اعضای دولت صحبت می‌کردند، اول موعظه‌ای در باب مسائل اعتقادی می‌دادند و بعد وارد سیاست‌های اصلی می‌شدند. در آن جلسه ایشان توصیه ویژه‌ای درباره صرفه‌جویی کردند. در پایان فرمایشات یک‌بار دیگر گفتند چای بیاورند، اما بازهم خبری نشد. بار سوم پرسیدند که «چرا چای نمی‌آورند؟» من هم در پاسخ گفتم: «حضرت آقا شما گفتید صرفه‌جویی کنید، آقایان هم دارند صرفه‌جویی می‌کنند.» بعد یک‌دفعه همه خندیدند و ایشان گفتند: «تقصیر من است که این‌قدر دارم از بهداشت حمایت می‌کنم.»

در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای چه کارهای دیگری با حمایت‌ها و تلاش ایشان در حوزه سلامت انجام شد؟

ایشان از طرح‌هایی مثل شبکه بهداشت و درمان و ادغام دانشگاه‌های علوم پزشکی در وزارت بهداری سابق و تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تأسیس دانشگاه‌های علوم پزشکی در هر استان خیلی تعریف می‌کردند. بعضی از وزرا می‌خواستند این طرح را به هم بزنند، اما این‌یک دستاورد بود. برای همین، من بلافاصله خدمت آقا رفتم. ایشان خیلی ناراحت شدند و گفتند: «کاری که مُبدع آن ما بودیم و تأییدیه جهانی هم دارد را حالا می‌خواهند به هم بزنند.» ایشان گفتند که «همین الان از قول من به دکتر هاشمی بگو که مطلقا به این طرح دستی نزند و خودم هم به او پیغام می‌دهم.» منظورم این است که بعضی وقت‌ها به مسائل حوزه سلامت آن‌قدر مطمئن‌اند که موانع در این راه را فورا برطرف می‌کنند.

وقتی اسم شما را در پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری سِرچ کردیم، به یک‌سری از موارد رسیدیم. یکی از آنها این بود که در سال ۶۹ در دیدار با رهبری ایشان گفتند که «دکتر مرندی و امثال اینها بودند که در برابر آن موج باطل ایستادند.» قبل‌تر ایشان در مورد سازمان نظام پزشکی وقت صحبت کرده بودند. دوست دارید در این مورد و ماجرایش حرف بزنیم؟

واقعیتش خیلی یادم نمی‌آید. نظام پزشکی با تشکیل وزارت بهداشت مخالف بود. افراد خیلی انقلابی‌ای هم در بین این بین آنها نبودند. بعضی‌های‌شان فوت کرده‌اند و نمی‌خواهم درباره‌شان حرف بزنم. خلاصه این‌که با آنها درگیر بودیم. حتی قوه‌قضائیه هم وار شد و بعضی از این افراد را تبعید کرد. چنین ایستادگی‌هایی می‌کردیم. بارها تا صبح با این افراد کلنجار می‌رفتیم تا مشکلات را حل کنیم. جبهه‌گیری بعضی از آنها با انقلاب بود. بیشتر از این چیزی یادم نمی‌آید.

در سال ۹۳ و بعد از عمل جراحی رهبری هم در پایگاه اطلاع‌رسانی رهبری درباره شما نوشته شده: «دکتر مرندی مثل همیشه محبت داشتند. از طرف من هر جور که صلاح می‌دانند و با هر زبانی که می‌دانند از ایشان (پزشکان) تشکر کنند.» شما چطور این کار را کردید؟

این اتفاق افتاد. من همان‌جا در بیمارستان بودم و از کارکنان تشکر کردم. ببینید، لازم نیست من چیزی بگویم. وقتی‌ خود ایشان تشکر می‌کنند و از رادیو و تلویزیون پخش می‌شود، و دیگر نیازی به حرف من نیست.

شما جمله‌ای دارید که زمانی تیتر خبرگزاری‌ها شد: «در این ۴۰سال مثل آیت‌الله خامنه‌ای ندیده‌ام.» چه چیزی در آیت‌الله خامنه‌ای دیدید که به چنین برداشتی رسیدید؟

باید بگویم که «چه چیزی ندیدم؟» بالاخره هر انسانی ویژگی‌های مثبت، منفی و غیرویژه‌ای دارد. انسان مجموعه‌ای از این صفات است. ایشان واقعا با تقوا هستند. حضرت امام(ره) هم این‌طور بودند، اما همه افراد خاندان ایشان الزاما چیزی نشدند که امام می‌خواستند. بعضا یک‌سری از عکس‌ها هم پخش می‌شود که همه می‌بینند، اما در مورد ایشان این‌قدر خود خانواده به شأن اعتقاد دارند که درست مثل آقا رفتار می‌کنند. این خیلی مهم است که اعضای خانواده آن‌قدر فرد را قبول داشته باشند که از او تبعیت کنند. در سراسر بیت هم همین‌طور است. مورد دیگر، متانت تحمل و صبوری‌شان در برابر مخالفانشان است. این میزان تحمل و با اغراض شخصی کار نکردن واقعا ویژه است. من آقا را بیشتر از بقیه می‌شناسم و در هفته چندبار ایشان را می‌بینم. من هرگز مثل آقا ندیده‌ام. با بزرگان کارکرده‌ام، اما حقیقتا مثل ایشان ندیده‌ام. این حرف من به‌تنهایی نیست، حرف علما هم است. از الطاف الهی می‌دانم که در چنین زمانی زنده بوده‌ام و زیر پرچم نظام و رهبری زندگی می‌کنم.

شما جمله معروفی هم دارید که گفته‌اید «زندگی کردن در جمهوری اسلامی برای من و خانواده‌ام مثل بهشت است.»

واقعا همین‌طور است.

اصلا چطور شد که بعد از مدت‌ها زندگی در آمریکا به ایران برگشتید؟ سخت نیست؟

این لطف خداست. با همسرم بارها در این ۴۰سال حرف زده‌ایم که خداوند چه منتی بر ما گذاشت که به ایران برگشتیم و ماندگار شدیم. هرگز نفهمیدیم چه کردیم که چنین لطفی شامل حالمان شد (گریه). دو سال از او برگشت ما نگذشته بود که پسرم به جبهه رفت. او ۱۶ سالش بود. فارسی درست بلد نبود. اولین‌بار برای ۵ماه به بوکان کردستان رفت. آن موقع تلویزیون در اخبار درجه حرارت کوه‌های کردستان را اعلام می‌کرد که مثلا در شب‌های منهای ۳۰ تا ۳۵ درجه می‌شد و هر شب تعدادی از رزمندگان یخ می‌زدند و شهید می‌شدند. محمد فرزند من در کربلای ۴ جانباز شد. وقتی اینها را با همسرم حساب می‌کنیم، می‌بینیم که لطف الهی بوده است. من واقعاً عاشق مردم ایرانم و دوست دارم نوکری‌شان را بکنم.

نکته‌ای در کار زندگی شما هست: مردم در مورد شما و خانواده‌تان هیچ شایعه‌ای در کار نیست. فرزندان‌تان آقازاده نشده‌اند. مردم در برابر شما گارد ندارند. این سبک زندگی خیلی مراقبت می‌خواهد.

باخانمم که بحث می‌کنیم، آخرش به این نتیجه می‌رسیم اگر هم ما کار مثبتی کرده‌ایم، کار خدا بوده است. کار خدا بوده که به فکر ما انداخته که به ایران بیاییم. من فقط دوست داشتم در دانشگاه درس بدهم. همه این اتفاقات را خدا خواسته است. علیرغم این‌که سال‌هاست سکته قلبی کرده‌ام، هنوزم زنده‌ام. دلم می‌خواست به مردم خدمت کنم. خدا هم راهش را برایم باز کرد. چیزی به خودم برنمی‌گردد. خوشحالم که مردم درباره‌ام بد نمی‌گویند. اگر هم بگویند، حق دارند. شاید باید من خدمت بیشتری می‌کردم.»

 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1235
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

حجت‌الاسلام مصطفی کرمی کارشناس مسائل دینی در گفت‌وگویی گفت: یکی از فلسفه‌های ابتلاء به بلاها و بیماری‌ها، توجه بیشتر بندگان به ذات اقدس الهی است. امروز در جامعه شاهد سردرگمی‌ها و ترس زیادی هستیم که این رفتار مطلوبی نیست.

وی افزود: خدا با برپایی صحنه‌های مختلف از جمله بیماری کرونا، می‌خواهد بگوید که «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ» است. اوست که با اراده‌اش این بیماری در سطحی جهانی منتشر شد و فقط هم با اراده اوست که آتش این بیماری فروکش خواهد کرد.

این کارشناس مسائل دینی اضافه کرد: بهترین ابزار در چنین موقعیتی، دعا، تضرّع و توسل است. خدای متعال برای دعا ثمرات بسیاری قرار داده است؛ به عنوان مثال، امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ‏ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ بِالدُّعَاءِ قَبْلَ وُرُودِ الْبَلَاء؛ پیش از آنکه بلا بر شما وارد شود، با دعا، بلا را دفع کنید.»

حجت‌الاسلام کرمی گفت: همانطور که در نظام علّی و معلولی، عواملی هستند که در پدیده‌ها تأثیرگذارند، توان و قواهایی غیبی نیز وجود دارد که چه بسا اثرات آنان بسیار بیشتر هم باشد. مؤمنان باید همواره مجهّز به اسلحه دعا باشند. امام صادق علیه‌السلام فرمود: «أَنَّ اَلدُّعَاءَ سِلاَحُ اَلْمُؤْمِنِ؛ به راستی که دعا سلام مؤمن است.»

«اکنون تجمعات مذهبی و هیئات کشور با وجود آثار معنوی و حال و هوای خوبی که در کشور ایجاد می‌کردند، تعطیل شده است، این موضوع در سایر مکاتب هم مطرح بوده و از آن به عنوان یک مُسَکِّن و آرامش‌بخش استفاده می‌شد؛ چیزی که در کنار شدائد موجب تسکین آدمی می‌شد. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که اجتماعات مهم‌ترین بستر شیوع این بیماری است، لذا باید به حکم شرع و عقل از آنچه که موجب تشدید این مسأله می‌شود پرهیز کرد.»

وی با بیان مطلب فوق گفت: در این موقعیت باید توسلات و توجهات‌مان را به ذوات مقدس اهل‌بیت علیهم‌السلام بیش از پیش کنیم. امیدواریم این بیماری موجب تنبّه و بیداری بیشتر در هر یک از ما بشود.

حجت‌الاسلام کرمی یادآور شد: باید همچنانکه مراقبت‌های پزشکی لازم را می‌کنیم، به زندگی روزمره خود برسیم، به خدا توکل کنیم و همه چیز را از خدا بدانیم. مهم‌ترین موضوعی که دل‌ها را آرام می‌کند، پناه بردن به اهل‌بیت علیهم‌السلام و استفاده از سلاحی همچون دعا و راز و نیاز با پروردگار عالم است.

منبع:تسنیم

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1194
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398
مسئول هیأت حداث الحسین(ع) شمیران گفت: این هیأت روزانه در دو نوبت میان وعده غذایی بیماران کرونایی بستری در بیمارستان مسیح دانشوری را تأمین می‌کند. جوانان این هیأت همچنین شب‌ها معابر عمومی را ضدعفونی می‌کنند.
 

عقیق:مجتبی قره‌گزلو، مداح و مسئول هیأت حداث الحسین (ع) در گفت‌وگویی اظهار داشت: هیأت حداث الحسین (ع) در منطقه شمیرانات تهران واقع است که در برنامه‌ها و اتفاقات مختلف کشور مانند سیل و زلزله به کار جهادی و کمک‌رسانی به مردم می‌پردازد.

وی با بیان اینکه بعد از شیوع بیماری کرونا در کشور، این هیأت تصمیم به ورود در عرصه کمک‌رسانی برای مبارزه با این بیماری گرفت، تصریح کرد: از طریق یکی از مسئولین بیمارستان مسیح دانشوری اعلام آمادگی خود را برای کمک‌رسانی به بیماران کرونایی اعلام کردیم که دریافتیم این بیمارستان در زمینه بسته‌بندی پک غذایی میان وعده بیماران، نیازمند کمک است؛ زیرا بنا داشتند این پک را خارج از محیط بیمارستان بسته‌بندی کنند.

 قره‌گزلو افزود: روزانه اقلام غذایی بیماران از بیمارستان به این هیأت ارسال می‌شود و جوانان در دو نوبت صبح و عصر، مجموعاً ۸۰۰ پک میان وعده شامل میوه، کیک و شیر را بسته بندی می‌کنند که به صورت آتش به اختیار نیز اقلام فرهنگی شامل دعای رفع بلای امام سجاد علیه‌السلام و همچنین دست نوشته‌ای حاوی این شعار را که «ما همراه شما هستیم، مقاوم باشید» نیز در این بسته‌ها قرار می‌دهیم تا به دست بیماران کرونایی برسد.

این مداح و مسئول حداث الحسین (ع) افزود: همچنین با هماهنگی صورت گرفته با مسئولین وزارت دفاع، جوانان هیأتی هر شب برای ضدعفونی معابر عمومی، سطح شهر حضور پیدا می‌کنند. به صورتی که روزانه ۲۲۰ لیتر ماده ضدعفونی از وزارت دفاع به هیأت ارسال می‌شود و جوانان هیأتی با بهره‌گیری از سم‌پاش‌های خانگی در قالب گروه‌های ۴ نفره هر کدام ۴۰ لیتر ماده ضدعفونی را برای شست‌وشوی عابربانک‌ها، ایستگاه‌های اتوبوس، صندلی پارک‌ها و غیره در اختیار می‌گیرند و به مناطق مختلف اعزام می‌شوند.

 

وی با ابراز خرسندی از اعلام آمادگی هیأت‌های مذهبی و مداحان برای کمک‌رسانی در جهت مبارزه با بیماری کرونا خاطرنشان کرد: هیأت‌ها از جمله نهادهایی هستند که از بدنه مردم و در ارتباط با آن‌ها هستند و برخلاف سازمان‌ها، فاصله‌ای با مردم ندارند زیرا تمام امور آن‌ها، مردمی اداره می‌شود بنابراین در اتفاقات مختلف می‌توانند خدمت‌رسانی‌های بسیار موثری به مردم داشته باشند. البته نباید هیأت‌ها منتظر بروکراسی‌های اداری بمانند و باید آتش به اختیار با بهره‌گیری از ارتباطات و دسترسی‌های خود در امور مختلف وارد شوند و خدمت رسانی داشته باشند.

قره‌گزلو در پایان خاطرنشان کرد: آماده ارائه مواد ضدعفونی کننده سطوح به هیأت‌های مذهبی برای ارائه خدمت‌رسانی به مردم هستیم.

 

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1167
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

با توجه به شیوع ویروس کرونا و برای جلوگیری و پیشگیری، براساس اطلاعیه‌های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درخصوص پیشگیری از ویروس فوق و تاکید بر جلوگیری از اجتماعات و مراسمات عمومی، هیأت ثارالله زنجان جهت حفظ سلامتی آحاد ملت مومن، متدین و بزرگوار مراسم هیأت را به صورت مجازی برگزار می‌کند.

مراسم مناجات‌خوانی در لیالی پربرکت ماه رجب از دوشنبه ۱۲ اسفندماه به مدت چهار شب و با مداحی مهدی رسولی مداح اهل بیت (ع) به صورت مجازی و پخش زنده از صفحه رسمی اینستاگرام هیأت به این نشانی برگزار می‌شود.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1283
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

مرحوم آیت‌الله بهجت (ره) درخصوص آداب نماز و احساس لذت از نماز می‌فرمایند: اگر سلاطین عالم بدانند که در نماز چه لذتی وجود دارد آنها سلطنت را رها کرده تا به این لذت دست پیدا کنند.

این عالم ربانی که می‌فرمایند: این احساس لذت در نماز یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز.

آن چه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند.

معصیت، روح را مکدّر می‌کند و نورانیّت دل را می‌برد. در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند. «کتاب برگی از دفتر آفتاب، ص۱۳۳»

ایشان در جایی دیگر هم تعبیر زیبایی در این راستا دارند و می‌فرمایند: «نماز خواندن برای اهلش مانند حلوا خوردن است»

مرحوم آیت الله بهجت به ظرایف زیبایی اشاره می‌کند که عموما مبتلابه و دامنگیر همه است. این که امکان دارد و محتمل است که بسیاری از نماز خواندن‌شان لذت نبرند برای این است که آنها صرفاً یک تکلیف مشقت بار دینی را به جا می‌آورند. اینکه از رختخواب کنده شوند و سر سجاده بنشینند برایشان لذت بخش نیست.

اما اگر نمازگزار حقیقی و اهل، سر سجاده بنشیند در واقع سر سفره نشسته است و همان لذتی را که اهل دنیا از خوردن و خواب می‌برند و خوردن را نه به عنوان یک امر مشقت‌بار که به عنوان امر شادی آور و لذت بخش دنبال می‌کنند او نیز نماز را به مثابه امری شادی آور و لذت بخش دنبال می‌کند.

تعبیری که آیت الله بهجت در این باره به کار می برند تعبیر زیبایی است: «نماز خواندن برای اهلش مانند حلوا خوردن است»

 

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1178
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

این روزها شیوع ویروس کرونا در کشور و آسیب فراوان این بیماری به افراد مسن و دارای بیماری‌های خاص موجب شده تا بسیاری از این افراد در خانه‌های خود محبوس شوند تا خدایی نکرده دچار این بیماری نشوند.

جوانان مسجدی پیک خرید اجناس شدند

رفع نیارهای روزمره این افراد از معضلاتی است که باید آن‌ها را مدنظر قرار داد؛ کاری که موجب شده است، جوانان مسجدی استان خوزستان و شهرستان دزفول دست به کار شوند و برای رفع نیاز سالمندان محله، چاره اندیشی کنند.

دزفول، شهر هزار مسجد

جوانان مسجدی امام رضا (ع) در خیابان هجرت شهرستان دزفول که به شهر هزار مسجد معروف است، در گام اول اقدام به شناسایی افراد مسن منطقه کردند و با برقراری ارتباط با آن‌ها تلاش می‌کنند تا در طول روز مایحتاج آن‌ها را تهیه کنند تا مانع حضورشان در سطح خیابان و خدایی نکرده ابتلا به این ویروس شوند.

اهل کدام مسجدی؟!

یکی از این جوانان که بنا نداشت نامی از وی در این خبر درج شود، در گفت‌وگو با ما اظهار داشت: در شهرستان دزفول مساجد بسیاری وجود دارد؛ به‌طوری که به شهر هزار مسجد معروف است. در این محل همانطور که در شهرهای دیگر از افراد سوال می‌شود برای کدام محله هستی، از افراد سوال می‌شود برای کدام مسجد هستی؟ یعنی مساجد تا این میزان نقش محوری دارند.

وی ادامه داد: ما جوانان در طول سال همواره با برگزاری برنامه‌های مختلف فرهنگی و قرآنی در مسجد تجمع داشتیم که بعد از شیوع این ویروس تصمیم گرفتیم خدمت‌رسانی به مردم منطقه را انجام دهیم و تلاش داریم تا بتوانیم باری از زندگی افراد مسن برداریم.

۴۰ سالمند زیر پوشش طرح پیک خرید مسجدی‌ها 

این جوان مسجدی تصریح کرد: هم‌اکنون حدود ۴۰ سالمند زیر پوشش این طرح ما در منطقه هستند و روزانه از طریق پیامک مایحتاج خود را اعلام می‌کنند و ما برای آنان خریداری می‌کنیم و به دستشان می‌رسانیم.

وی گفت: در جریان سیل سال گذشته ما جوانان به سرعت برای کمک‌رسانی به مردم در مسجد بسیج شدیم و به کمک شهروندان پرداختیم.

ظرفیت‌های بی‌نظیر اجتماعی مساجد

این جوان مسجدی در پایان خاطرنشان کرد: مسجد در صدر اسلام محل انجام تمام امور کشوری بوده‌ است و امروز نیز می‌تواند پایگاه ارائه خدمات اجتماعی در تمام شئون به محل باشد. این فعالیت ما تنها سهم کوچکی از این ظرفیت است که می‌تواند در دیگر مساجد کشور هم اجرایی شود.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1158
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

این روزها شیوع ویروس کرونا در کشور و آسیب فراوان این بیماری به افراد مسن و دارای بیماری‌های خاص موجب شده تا بسیاری از این افراد در خانه‌های خود محبوس شوند تا خدایی نکرده دچار این بیماری نشوند.

جوانان مسجدی پیک خرید اجناس شدند

رفع نیارهای روزمره این افراد از معضلاتی است که باید آن‌ها را مدنظر قرار داد؛ کاری که موجب شده است، جوانان مسجدی استان خوزستان و شهرستان دزفول دست به کار شوند و برای رفع نیاز سالمندان محله، چاره اندیشی کنند.

دزفول، شهر هزار مسجد

جوانان مسجدی امام رضا (ع) در خیابان هجرت شهرستان دزفول که به شهر هزار مسجد معروف است، در گام اول اقدام به شناسایی افراد مسن منطقه کردند و با برقراری ارتباط با آن‌ها تلاش می‌کنند تا در طول روز مایحتاج آن‌ها را تهیه کنند تا مانع حضورشان در سطح خیابان و خدایی نکرده ابتلا به این ویروس شوند.

اهل کدام مسجدی؟!

یکی از این جوانان که بنا نداشت نامی از وی در این خبر درج شود، در گفت‌وگو با ما اظهار داشت: در شهرستان دزفول مساجد بسیاری وجود دارد؛ به‌طوری که به شهر هزار مسجد معروف است. در این محل همانطور که در شهرهای دیگر از افراد سوال می‌شود برای کدام محله هستی، از افراد سوال می‌شود برای کدام مسجد هستی؟ یعنی مساجد تا این میزان نقش محوری دارند.

وی ادامه داد: ما جوانان در طول سال همواره با برگزاری برنامه‌های مختلف فرهنگی و قرآنی در مسجد تجمع داشتیم که بعد از شیوع این ویروس تصمیم گرفتیم خدمت‌رسانی به مردم منطقه را انجام دهیم و تلاش داریم تا بتوانیم باری از زندگی افراد مسن برداریم.

۴۰ سالمند زیر پوشش طرح پیک خرید مسجدی‌ها 

این جوان مسجدی تصریح کرد: هم‌اکنون حدود ۴۰ سالمند زیر پوشش این طرح ما در منطقه هستند و روزانه از طریق پیامک مایحتاج خود را اعلام می‌کنند و ما برای آنان خریداری می‌کنیم و به دستشان می‌رسانیم.

وی گفت: در جریان سیل سال گذشته ما جوانان به سرعت برای کمک‌رسانی به مردم در مسجد بسیج شدیم و به کمک شهروندان پرداختیم.

ظرفیت‌های بی‌نظیر اجتماعی مساجد

این جوان مسجدی در پایان خاطرنشان کرد: مسجد در صدر اسلام محل انجام تمام امور کشوری بوده‌ است و امروز نیز می‌تواند پایگاه ارائه خدمات اجتماعی در تمام شئون به محل باشد. این فعالیت ما تنها سهم کوچکی از این ظرفیت است که می‌تواند در دیگر مساجد کشور هم اجرایی شود.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1133
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

اخیراً انتشار فیلمی در فضای مجازی که فردی اقدام به لیس زدن ضریح و بخش‌های دیگر حرم امام رضا (ع) کرده، حرف و حدیث‌های بسیاری به وجود آورده؛ تا جایی که رسانه‌های غربی و وهابی با دستمایه قرار دادن این فیلم، اقدام به توهین به تشیع و خرافه‌گرایی شیعیان کردند. تلاش کردیم در گفت‌وگو با کارشناسان، این رفتارها را در سیره اهل بیت(ع) و معارف دین بررسی کنیم:

هرچه عقل حکم کند، شرع می‌پذیرد

حجت‌الاسلام محمود ریاضت سخنران مذهبی در این باره اظهار داشت: هرکاری که خلاف عقل باشد در مجموعه دین و معارف اهل بیت علیه‌السلام پسندیده نیست. ما در توسل به اهل بیت علیه‌السلام عتبه‌بوسی را داریم، اما لیسیدن، یک بدعت است و چه بسا این فرد عامل نفوذی برای تخریب دین و برای زمین زدن آن ماموریت داشته باشد.

وی اضافه کرد: در دین اسلام، دستورات متعددی پیرامون رعایت نظافت مطرح شده است که در روایت داریم فرد به بهشت نمی‌رود؛ مگر آن‌که نظافت ظاهری و باطنی را رعایت کند و دستورات متعددی نیز برای رعایت بهداشت فردی مطرح شده است که روایت معروفی از پیامبر (ص) هم داریم: «النَّظَافَةُ مِنَ الْإِیمَانِ؛ از نشانه‏‌هاى ایمان پاکیزگى است.» بنابراین لیسیدن ضریح‌ها اصلاً جایگاهی ندارد.

 ریاضت گفت: این عمل برخلاف تعالیم اهل بیت علیهم السلام و معارف دینی است و به خصوص در این اوضاع و احوال کشور که یک بیماری شایع شده است، رفتاری بسیار ناپسند است، زیرا در روایت داریم «کُلُّ ما حَکَمَ بِهِ الْعَقْلُ حَکَمَ بِهِ الشَّرْع» یعنی هرچه را که عقل حکم کند، شرع نیز می‌پذیرد.

این کارشناس مذهبی با بیان اینکه در سیره و رفتار اهل بیت علیه السلام نیز هیچگاه لیسیدن وجود نداشته است، افزود: هیچ گاه ذکر نشده است زمانی که قنداقه اهل بیت علیه السلام را به دست پیامبر (ص) یا امیرالمومنین (ع) می‌دادند آنان نوزاد را لیس می‌زدند؛ بلکه همواره اشاره به بوسیدن شده است. بنابراین این عمل نه در دین، نه در روایات و نه در سیره و عمل اهل بیت (ع) وجود نداشته است.

لیسیدن ضریح موجب سرافکندگی اهل بیت (ع) است

براساس این گزارش، حجت‌الاسلام ناصر خلج، سخنران و کارشناس مذهبی با بیان اینکه اهل بیت (ع) معدن نور هستند، اما نباید اعتقادات ما خلط شود، اظهار داشت: اتفاقی مانند لیس زدن ضریح حرم اهل بیت(ع) به این دلیل رخ می‌دهد که معرفت جامع نسبت به این ذوات مقدسه وجود ندارد.

وی با اشاره به اینکه اولاً این کار به هیچ‌عنوان در شأن اهل بیت (ع) و شیعیان نیست، تصریح کرد: از سوی دیگر اهل بیت (ع) توصیه داشتند که «کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً؛ یعنی زینت ما باشید، نه باعث ملامت و سرزنش ما» این عمل آیا موجب سرافندگی اهل بیت (ع) نیست؟

خلج با بیان اینکه این فرد بنا داشت نشان دهد حرم و اهل بیت (ع) پاک و مطهر هستند. ما هم قبول داریم اما مگر ائمه اطهار (ع) نیز بیمار نمی‌شدند، گفت: امیرالمومنین (ع) چشم درد داشتند و یا از امام صادق (ع) سوال شد که حضرت عیسی (ع) که مرده زنده می‌کرد و کور را شفا می‌داد آیا خودش هم بیمار می‌شد که ایشان فرمودند: بله بیمار می‌شدند.

این سخنران مذهبی افزود: رعایت نکات بهداشتی از ضروریات زندگی ماست و انجام امور این چنین در شأن اهل بیت (ع) نیست. نباید تصور کرد که لیس زدن ضریح نشان دهنده شیعه و یا محب واقعی بودن است، زیرا در سیره علما و بزرگان دین از گذشته تاکنون هم این رفتارها را نداشتیم.

وی با اشاره به اینکه ما تلاش داریم دین اسلام و مذهب شیعه را جهانی کنیم، اما با این رفتارها به این هدف نخواهیم رسید، تصریح کرد: مسیحیان کاتولیک و پروتستان رفتارهای این چنین دارند. آیا آن‌ها توانسته‌اند دین خود را جهانی کنند؟

خلج در پایان با بیان اینکه این رفتارها با قرآن کریم، روایات و نه بلکه با عقل تناسبی ندارد، خاطرنشان کرد: مولوی در شعر خود می‌گوید: عقل جزوی عقل را بدنام کرد/ کام دنیا مرد را بی‌کام کرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 1057
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

طی روزهای گذشته شاهد انتشار دو فیلم در فضای مجازی بودیم که طی آن دو نفر معلوم‌الحال اقدام به لیسیدن درب و ضریح مطهر حضرت امام رضا (ع) می‌کنند تا از این رهگذر اثبات کنند آستان قدس رضوی آلوده به ویروس کرونا نیست!

سوای از واکنش‌های مخاطبان نسبت به این عمل، باید دید لیسیدن این اماکن مقدس تا چه مقدار با آموزه‌های شرع مقدس دارای همخوانی یا تضاد است؟  آیا این عمل نشانه محبت است یا کج‌فهمی از دین و افراط در مسیر محبت اهل عترت؟ سؤال دیگر اینکه در شرایطی که جامعه پزشکی تشخیصی درباره خطر سرایت بیماری خاص و احتیاط در این زمینه داده است و مراجع قانونی بر این تشخیص صحه گذاشته‌اند و آیین‌نامه‌هایی موقت جهت احتیاط در عبور و مرور در اماکن عمومی ارائه داده‌اند، این نوع اقدام چه تأثیر مثبتی بین عموم مردم می‌تواند داشته باشد؟ و یا اینکه آیا این نوع کارها موجبات وهن دین و تخریب شعائر دینی را فراهم نمی‌کند؟

حجت‌الاسلام سعیدیان استاد حوزه علمیه و از وعاظ شناخته‌شده مذهبی در گفت‌وگویی در واکنش به این دو واقعه گفت: باید پرسید آیا این عمل تأمل‌برانگیز در زمانی که بیماری کرونا شیوع نداشت، مصداق عمل قبیح است یا خیر؟ پاسخ این است که به طور قطع این کار در حالت عادی هم قبیح است و فرد مؤمن هیچگاه به خود اجازه چنین کاری را نمی‌دهد.

وی افزود: حال چه در شرایط عادی و یا غیر عادی آیا از جهت اخلاقی و سلامت مشکل دارد؟ به طور قطع پاسخ مثبت است؛ شما تصور کنید می‌خواهید ضریح را لمس کنید و یا بوسه بزنید؛ یک نفر از راه برسد و زبان خود را به آن مکان مقدس بمالد. آیا شما حاضرید آن مکان را جهت تبرک لمس کنید؟ آیا این رفتار فرد چندش‌آور و بی‌اخلاقی نیست؟

این استاد حوزه علمیه با تأکید بر اینکه عمل لیسیدن اماکن مقدس در شرایط فعلی که بیماری گسترش یافته، مصداق امر به منکر است، افزود: ما در چنین مسائلی نباید جلوتر از رهبر جامعه و مراجع تقلید حرکت کنیم؛ خود رهبر انقلاب فرمودند رعایت نکات پزشکی ضروری است. اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام نیز در بیماری‌های در کنار دعا و توسل، مقید به مسائل پزشکی و سلامت بودند.

وی با مشکوک خواندن چنین رفتارهایی گفت: عده‌ای دانسته یا از روی جهالت به دین ضربه می‌زنند و در این بین نباید از نقشه دشمن غافل بود. دشمن سال‌ها است سناریوی تخریب چهره دین و شعائر دینی را پیش گرفته است و باید هشیار بود. جامعه وعاظ و مداحان نباید ساده از کنار چنین مسائلی عبور کنند و در قبال چنین رویدادهای موضع بگیرند. کرونا از بین می‌رود، اما عملکرد ما باقی می‌ماند.

حجت‌الاسلام سید عبدالحمید شهاب کارشناس مسائل دینی نیز در گفت‌وگویی در واکنش به برخی رفتارهای نامتعارف در زیارت بقاع متبرکه با توجه شرایط فعلی کشور در زمینه ویروس کرونا گفت: مذهب و مکتب ما عین عقلانیت است و از آنجایی که عقلِ کل و کلِ عقل را وجود مقدس اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌دانیم، قطعاً در تعالیمشان، چیزی را به ما آموزش نداده‌اند که خلاف عقل و شرع باشد.

وی افزود: امیر‏المؤمنین علیه‏‌السلام در حدیثی فرمود: هر آنچه عقل به آن حکم کند، شرع نیز به آن حکم می‌کند؛ بنابراین عقل و شرع ما در مقابل یکدیگر نیستند بلکه ملازمند. در روایت داریم وقتی خدا حیا، دین و عقل برای خلق آفرید، به آدم علیه‌السلام خطاب کرد: یکی از اینها را انتخاب کن و برای خود برگزین. آدم علیه‌السلام عرضه داشت من عقل را در کنار دین انتخاب می‌کنم و می‌دانم که حیا هم در کنار آنها خواهد آمد.

این کارشناس مسائل دینی اظهار کرد: امام هادی در زیارت جامعۀ کبیره فرمود: «آخِذٌ بِقَوْلِكُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِكُمْ مُسْتَجِیرٌ بِكُمْ زَائِرٌ لَكُمْ لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ؛ گیرنده گفته شمایم، عمل‌کننده به فرمان شمایم، پناهنده به شمایم، زائر شما و پناهنده به قبر شمایم». هیچ شکی نیست که حرم‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام پناهگاه شیعیانند. باید پناهنده شویم و هیچ راهی غیر از اینکه پناهنده به ساحت مقدس اهل‌بیت علیهم‌السلام شویم نداریم.

حجت‌الاسلام شهاب اضافه کرد: متأسفانه در روزهای اخیر شاهد برخی رفتارهای افراط‌گرایانه در حرم‌های امام رضا علیه‌السلام و حضرت معصومه سلام‌الله‌‌علیها بوده‌ایم که به نحوی بیانگر سوء مدیریت رفتار بهداشتی است. اینکه شخصی به درب و ضریح مقدس اهل‌بیت علیهم‌السلام زبان بساید، رفتار صحیحی نیست.

وی تأکید کرد: اگر اینگونه رفتارها زمینه‌ساز توهین به اهل‌بیت شود، شرعاً مسئولیم و این دقیقاً خلاف عقلانیت دینی است. ما نباید اقدامی کنیم که زمینۀ توهین به حضرات معصومین و یا امازاده‌گان محترم شود. نباید با رفتارهای عوامانه که در مقابل اصول و مبانی شرعی است، زمینه را برای توهین به اهل‌بیت توسط دشمن فراهم کنیم.

این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: مراجع تقلید همیشه پناه شیعیان بوده‌اند، قطعاً رفتار مراجع و احکام صادرۀ آنان باید نصب‌العین و مورد توجه و اهتمام شیعیان باشد. ما این رفتار افراطی را تقبیح می‌‌کنیم. خیلی زیباتر از اینها می‌شد حریم امام رضا را جلوه داد آن هم در مقابل وهابیت که در شبکه‌های متعدد در این چند روزه دارند علیه شیعیان و ارزش‌های آنان فتنه‌افکنی می‌کنند. این اقدام واقعاً رفتاری ناپسند بود.

وی گفت: از مسئولان فرهنگی درخواست می‌کنم ضمن رعایت تمام توصیه‌های بهداشتی از طرف مراجع ذی‌صلاح، با مدیریت صحیح و عاری از فراهم کردن توهین و تضعیف مبانی حقه مذهب، زمینه توهین به حریم اهل‌بیت از ناحیه افراد ناآگاه و دشمنان خارجی فراهم نشود.

منبع:تسنیم

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 995
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

استاد غلامرضا سازگار شاعر و مداح پیشکسوت اهل بیت (ع) در پی تعطیل شدن جلسات هیأت‌ها بر اثر شیوع ویروس کرونا در کشور پیامی صادر کرد.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

سلام به همه مداحان امام حسین (ع)

تعطیل شدن مجالس امام حسین (ع) خطرش از کرونا بیشتر است. چاره‌ای نیست اما مداحان و حتی خود مردم می‌توانند از امام حسین (ع) برای خانواده‌شان یاد کنند. روضه‌ای بخوانند، سلامی به ایشان دهند و اشک بریزند. زیرا بسیار خطرناک است که مجالس تعطیل شده‌ است و در هیچ خانه‌ای صدای امام حسین (ع) بلند نمی‌شود.

آقایان، مداحان، علما، بزرگان و غیر مداحان که می‌توانید از کربلا برای زن و بچه خود بگویید، این کار را انجام دهید و گریه کنید تا ان‌شاءالله این مصیبت از ما دور شود.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 989
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
سه شنبه 13 اسفند 1398

به دنبال شیوع کروناویروس در کشور و حوادث مربوط به آن، پیامی از سوی آیت الله علی اکبر رشاد رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران و رئیس حوزه علمیه امام رضا (ع) صادر شد.

در بخشی از این پیام آمده است: علمای اعلام و فضلای کرام به طور جدی به پاسخگویی به شبهاتی که کج اندیشان و بدخواهان القا می‌کنند اقدام نمایند.

مؤسس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در قسمت دیگر این پیام تأکید کرد: تشخیص کارشناسان صالح بی‌غرض مانند فتوای فقیهان صاحب صلاحیت، لازم الاتباع است؛ این مدرس خارج فقه و اصول تصریح کرده است: اگر فردی بر اثر تجویز غیر موثق و غیرعلمی فوت کند، در صورتی که خطر فوت بر اثر تجویز غیرمجاز، عقلاً و عرفاً قابل پیش‌بینی باشد و تجویزکننده عالماً و متعمّداً اقدام به چنین کاری کرده باشد و استناد حادثه به فعل او احراز شود، در حکم قتل عمد خواهد بود.

متن بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اللهمّ یا نور یا برهان، یا مبین یا منیر، یاربِّ اکفنا الشرور و آفاتِ الدهور، و اسئلُکَ النَّجاح یومَ یُنفخ فی الصّور‌.

در این ایام بلا و ابتلا، که مسؤولان کشور و هم‌میهنان عزیز، در شرایط فوق العاده‌ای به سر می‌برند، لازم می‌بینم، از باب وظیفه، نکاتی چند را معروض دارم:

خدمات کادر پزشکی در محضر الهی از ارزش بی‌نهایتی برخوردار است

۱ـ به متولیان دستگاه بهداشت و درمان کشور، پزشکان و پرستاران متعهد و با شرف میهن، و دیگر مدافعان سلامت و امنیت جسم و جان ملت، که جان عزیز خویش برکف نهاده، در این لحظه‌های خطیر، به دل خطر زده‌‌اند‌، و سر از پا نشناخته، سرگرم جهادی جانانه با دشمن سلامت بشرند، و همچنین به مدیران و عوامل خدوم رسانه‌ ملی که آگاهی و اطمینان را به آحاد مردم ارزانی می‌دارند، از عمق جان و صمیم دل خسته‌ نباشید و دست مریزاد عرض می‌کنم.

بنده‌ کمترین طلبه، از سوی ارکان حوزه‌های علمیه‌ پایتخت جمهوری اسلامی، بر بازوان خدمت و ایثار یکان یکان این خادمان ایثارگر، فروتنانه بوسه می‌زنم.

۲ـ عزیزان من بدانید و می‌دانید که طبق «قاعده‌ طلایی قرآنی» (یک مساوی ‌است با بی‌نهایت)، قتل یک انسان، گویی قتل همه‌ انسان‌هاست و احیای یک انسان، گویی برابر است با احیای همه‌ انسان‌ها: «… مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا …» (سوره‌ مائده، آیه‌۳۲)؛  خدمات شما در محضر الهی و از منظر شریعت مترقی اسلام، از ارزش بی‌نهایتی برخوردار است، و این جهاد عظیم شما مایه‌ سربلندی اسلام، انقلاب، ایران، و جمهوری اسلامی در منظر جهانیان خواهد گشت.

مردم به یاری جهادگران سنگر سلامت بشتابند

۳ـ در این روزگار ناگوار، که گوهر جان بشر (این گرانبهاترین امانت الهی) در معرض تهدید جدی است، از زنان و مردان خیر و خدوم کشور به ویژه پایتخت، تقاضا می‌کنم: به حکم «… وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى … » (سوره‌ مائده: آیه‌۲)، مانند همیشه و همه‌ حوادث و تهدیدات، کمر همت بالا بزنند و به هر نحو ممکن به مدد افراد مبتلا و یاری جهادگران سنگر سلامت بشتابند.

روحانیان به شبهات کج‌اندیشان و بدخواهان اسلام پاسخ دهند

۴ـ از علمای اعلام و فضلای کرام و طلاب عزیز، که همواره و در همه‌ وقایع مولمه در کنار اقشار ملت بوده‌اند و اکنون نیز با مراجعات مکرر، آمادگی خویش را برای هرگونه خدمت‌رسانی اعلام می‌دارند، تقاضا می‌کنم: به حکم «قاعده إرشاد»، مجدانه و مجاهدانه به توجیه آحاد ملت نسبت به وظائف کنونی آنان و خاصه از جهت التزام به دستورها و هشدارهای بهداشتی صادر شده از سوی مبادی امور، و نیز پاسخگویی به شبهاتی که کج‌اندیشان و بدخواهان اسلام، تشیع، انقلاب و ایران القا می‌کنند اقدام فرمایند. با توجه به فرصت‌ها و تهدیدهای پیچیده و پردامنه‌ی فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، امروز مسؤولیت مدافعان حریم ایمان مردم، و مرزبانان شریعت الهی و انقلاب اسلامی صدچندان شده است.

عدم رعایت توصیه و تجویز کارشناسان معصیت است

۵ـ مردم فهیم و مؤمن میهن عزیز، رعایت دقت را در جهت رعایت بهداشت و سلامت خود و دیگران اعمال فرمایند. به حکم فرمان قرآنی: «لاتُلقُوا اَنفُسَکُم اِلی التَهلُکه»، و به مقتضای قاعده‌ «وجوب دفع ضرر محتمل»، به طور جدی نسبت به رعایت توصیه‌های مبادی امور اهتمام کنند. عدم رعایت توصیه و تجویز کارشناسان معصیت است. تشخیص کارشناسان صالح بی‌غرض مانند فتوای فقیهان صاحب صلاحیت لازم الاتباع است؛ مبانی و ادله‌ فطری، عقلی و عقلایی که وجوب تقلید از مجتهد را به عنوان متخصص در احکام شرع واجب شرعی می‌کند، عمدتاً همان مبانی، التزام به نظر متخصصان و کارشناسان امور مربوط را لازم الاتباع و واجب می‌دارد.

تجویزهای غیرموثق و غیرعلمی در حکم قتل عمد است

۶ـ تجویزهای غیرموثق و غیرعلمی (مانند تجویز دارو و درمان، به استناد روایاتی که به لحاظ سند و دلالت مخدوش است، یا به اتکای نظرات عامیانه و غیرعالمانه) در صورت ایجاد خسارت و ایجاب ضرر موجب ضَمان است. و اگر باعث تحمیل هزینه بر افراد شود، تجویز کننده مدیون است و هرگاه چنین دستورها و معالجاتی منجر به نقص عضو بیمار گردد حسب مورد و شروط، مستلزم دیه یا قصاص خواهد بود، اگر فردی بر اثر چنین تجویزی فوت کند موجب دیه بر تجویز کننده است و در صورتی که خطر فوت بر اثر تجویز و معالجه‌ی غیرمجاز، عقلاً و عرفاً قابل پیش‌بینی بوده، و تجویزکننده عالماً و عامداً اقدام به تجویز کرده باشد، و استناد حادثه به فعل او احراز شود، در حکم قتل عمد خواهد بود.

استنکاف از ارائه‌ خدمات بهداشتی و درمانی، خلاف است

۷ـ احتکار دارو و لوازم حیاتی مورد نیاز بهداشت و درمان مردم و نیز گران‌فروشی فاحش کالاها و مایحتاج عمومی در این شرایط عسرت، خاصه اقلام مربوط به مقابله با بلای ویروس کرونا خلاف شرع است. مالکیت امری اعتباری است، و حکومت می‌تواند طبق موازین قانونی و شرعی با محتکران و گرانفروشان برخورد کند. از این رو: ضمن سپاسگزاری از اقدامات صورت گرفته از سوی نهادهای مربوط در این زمینه، نظارت و برخورد قاطع‌تر با این عناصر بی‌رحم و سودجو مورد انتظار است. کما اینکه: بر همه‌ متخصصان واجد شرایط، اهتمام به معاینه و معالجه‌ افراد مبتلا، واجب کفایی است، بلکه در صورت نبود «مَن به الکفایه»، بر همه‌ افراد دارای صلاحیت واجب عینی است، لهذا تعطیل مطب و استنکاف از ارائه‌ خدمات بهداشتی و درمانی، خلاف است و در حکم تقصیر در دفاع از جان مردم بی‌دفاع خواهدبود.

قوه قضاییه با عناصر جاه‌طلب به حکم شرع و قانون برخورد کند

۸ـ در این احوال و ایام، گاه گفتارها و رفتارهای ناسفته و نسنجیده‌ای از سوی برخی افراد خامسر و خامسرا، به نام دین و شریعت (و متاسفانه گاه با ظاهر و زیّ دینی) و احیاناً به عنوان طب سنتی و اسلامی نسبت به امور بهداشتی و درمانی و مسائل علمی و امور بدیهی عقلی صادر می شود، که بهانه به دست معاندان می‌دهد، سخنانی که مایه‌ خدشه بر عقائد دینی، وهن مذهب اهل بیت (ع) و هتک حرمت حوزه و روحانیت می‌شود.

اینجانب: اولاً از این کسان ناصحانه تقاضا می‌کنم از چنین رفتارهای خسارت‌بار دست بردارند و ثانیاً از میادی امور از جمله دستگاه قضا به عنوان مدعی العموم (المدعی العام) و مسؤول صیانت از حدود الهی و حفاظت از حقوق مردم استدعا می‌کنم: به حکم شرع و قانون، با این افراد و عناصر جاهل و جاه طلب برخورد کنند. این افراد با مواضع و مطالب ضدعلمی و خلاف بدیهی خود، به دوگانه‌سازی‌های کاذب، از جمله تقابل علم و دین دامن می‌زنند که جفای آشکار در حق هر دو عنصر مقدس و الهی است. اسلام، تواما دین فطرت، وحی، عقل و علم است، و به مقتضای «قاعده‌ ملازمه» حکم شرع حکم عقل است و حکم عقل حکم شرع است.

شفا جستن از ائمه (ع) مستلزم تماس جسمی با مشاهد مشرفه نیست

۹ـ قداست اماکن متبرک و مشاهد مشرف که الحق دارالشفایند، و نیز ارزش مناسک عبادی جمعی که حقاً مایه‌ اطمینان و انسجام جامعه‌ مؤمنین است، منافات با التزام به توصیه‌های علمی متخصصان ندارد و اگر مقتضای مصالح عامه، محدود ساختن موقت برخی مراسم و مناسک باشد، باید متولیان اماکن و مشاهد همراهی لازم را مبادی امور بفرمایند، و الا مایه‌ بدگویی بدخواهان و بدبینی بدفهمان خواهد ‌شد. فخر الفقهاء و خاتم العرفاء، حضرت امام خمینی (ره) حسب مصلحت، سه سال، مؤمنین مستطیع را از سفر حج تمتع و انجام مناسک واجب، و حضور در سرزمین وحی و عبادت در جوار کعبه و مسجد النبی و زیارت حرم نبوی و ائمه‌ی بقیع (ع)، منع فرمودند، مقتضای آن ظرف اجتماعی و سیاسی همان بود، اکنون نیز شرایط مقتضی برخی محدودیت‌هاست. توسل و شفا جستن از ساحت حضرات اهل بیت (ع) مستلزم مباشرت و تماس جسمی با مشاهد مشرفه نیست. تأکیدات و توصیه‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی و سایر مراجع عظام (ادام الله ظلهم) که رأی و رهنمودشان حجت است، التزام به تدابیر و توصیه‌های مسؤولان و متخصصان را به نحو مضاعف الزامی می‌سازد و باید مراعات شود. 

۱۰ـ واپسین سخن آنکه: علل و عوامل مادی و محسوس، و علل و عوامل معنوی و ماوارئی، هر کدام قواعد و آثار خویش را دارند. بإذن الله آتش ابراهیم (ع) را نسوزاند و گلخن به گلشن بدل شد، اما در خانه‌ عصمت الله الکبری (س) و خیام سیدالشهداء (ع) را سوخت؛ کارد گلوی اسماعیل را نبرید، اما خنجر حنجره‌ حضرت سیدالشهداء (ع) برید؛ حضرات معصومین (ع) جملگی یا به تیغ یا زهر کین به شهادت رسیدند که حضرت صادق (ع) فرمود: «ما مِنّا الا مَقتُولٌ شَهیدٌ»: هر آنکه کشته نشد از قبیله‌ ما نیست.

علاوه بر مواجهه‌ عادی با بیماری کرونا، از توکل به ساحت الهی غفلت نکنیم

اگر معتقدیم که: «هو الشّافی» و قطعاً چنین است، حضرت باری را منحصرا مبدا شفای ماورایی و غیبی نمی‌دانیم، بلکه مبدا نظام علی معلولی حاکم بر عالم مادی و عادی نیز اوست، ما ثنوی مسلک نیستیم، به اعتقاد ما مسلمانان این ۲ فرایند، ۲ بخش که یک نظام واحد را تشکیل می‌دهند و میان آن‌ها تعارض یا تزاحمی وجود ندارد، بلکه هر دو بخش تحت ربوبیت و تدبیر حق متعال است، از این رو با لحاظ شرائط و تناسب، باید مطابق قواعد هر یک از این ۲ فرایند از اسباب و عوامل آن‌ها بهره بگیریم.

با توجه به نکاتی که معروض افتاد: علاوه بر مواجهه‌ مادی و عادی با بلیه و بیماری کرونا ویروس، از توکل و تضرع به ساحت الهی غفلت نکنیم، که: «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»(سوره‌ رعد، آیه‌ ۲۸) و همچنین بر توسل به ساحت اولیاء الهی و حضرات معصوم (ع) مداومت کنیم، که: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَهَ وَ جاهِدُوا فی‏ سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (سوره‌ مائده، آیه‌ ۳۵) و چنان که بزرگان هم توصیه فرموده‌اند: تلاوت سوره‌های نور و یاسین، زیارت عاشورا، و نیز ادعیه‌ ماثوره، از جمله دعای پرمضمون و دل‌نشین «یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ» با توجه و حضور قلب مورد تأکید است.

 

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 945
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 23 بهمن 1398

آیین رونمایی از کتاب مکتب سلیمانی صبح یکشنبه ۲۰ بهمن‌ماه با حضور سردار سپهر جانشین سازمان بسیج مستضعفین و سردار آزادی معاون فرهنگی این سازمان و جمعی از پیرغلامان حسینی در خبرگزاری فارس برگزار شد.

من درباره همه چیز اظهار نظر می‌کنم اما هنگام سخن‌گفتن از سردار لال می‌شوم

داریوش ارجمند بازیگر سینما و تلویزیون در این مراسم اظهار داشت: سخن گفتن از قاسم سلیمانی سخت است من درباره هر موضوعی اظهارنظر می‌کنم و داعیه‌دار هستم اما اینجا وقتی می‌خواهم از سردار بگویم لال می‌شوم.

سینما و جشنواه فجر به برکت خون سردار سلیمانی و همرزمانش است

وی افزود: زمانی که در یک فیلم نقش بازی می‌کنیم متنی به ما می‌دهند که درباره یک شخصیت به ما توضیح می‌دهد و ما به او جان می‌دهیم اما در اینجا باید از کسی بگوییم که او را دیده‌ایم. من دربرابر یک نگاه و قدم سردار سلیمانی هیچ هستم. اگر در سینما و همین جشنواره فجر امسال کاری کردیم به برکت شجاعت و خون سردار سلیمانی و همرزمان اوست.

سردار زمینی نبود وگرنه سرنوشتش این‌چنین نمی‌شد

ارجمند با بیان اینکه ما مردم بی‌معرفتی نیستیم، تصریح کرد: من سردار سلیمانی را عاشقانه دوست داشتم زیرا نگاهش فراتر از نگاه انسان معمولی بود. اخیراً کتاب ذوالفقار را مطالعه کردم که در انتهای آن عکس‌هایی از سردار سلیمانی و همرزمانش بود که نگاه می‌کردم احساسم این بود او روی زمین راه نمی‌رود و اصلاً انسان زمینی نیست والا سرنوشتش این‌چنین نمی‌شد.

 بازیگر نقش مالک اشتر در سریال امام علی(ع) گفت: در رفتار و نگاه سردار سلیمانی اسراری وجود دارد که درکش برای عقل ما خارج است و نمی‌توان در یک جمله، کلام و کتاب از او گفت و باید سال‌ها از او نوشت.

ما سرباز سردار سلیمانی هستیم و صحنه سینما میدان نبرد است

وی افزود: چه خوب شد که ایشان به دنیا آمد، چه خوب که سپاهی شد، چه خوب که ولایتی بود و چه خوب که در نهایت شهید شد. ما باید سرباز او در جایگاه خود اعم از رسانه، سینما، هنر و ... باشیم و صحنه سینما و روزنامه را صحنه نبرد خود بدانیم.

چقدر این لقب سردار به او می‌آید

ارجمند با بیان اینکه باید بررسی کنیم سردار سلیمانی در این جنگ نرم که هدفش تغییر افراد است، چگونه خود را حفظ کرد، گفت: سردار سلیمانی سمبل معرفت است و چقدر این لقب سردار به او می‌آید. خدا به ما لیاقت شناخت او و برخورداری از سرنوشت او را بدهید.

این بازیگر سینما و تلویزیون تصریح کرد: سردار سلیمانی هیچ‌گاه از مشکلات و رنج‌هایش گله نکرد و آخر این کتاب نیز آرزوی شهادت کرده بود. خوشحالم شهادتی نصیبش شد که توفقیات بزرگی در منطقه رقم زد.

صبر می‌کنم تا او را در قیامت ملاقات کنم

وی در پایان خاطرنشان کرد: در این رزوها بارها تصاویر سردار سلیمانی را نگاه کردم تا او را بفهمم زیرا او را از نزدیک ندیدم اما امروز گویی خدمت سربازی را زیر پرچم او بوده‌ام و گماشته او هستم و صبر می‌کنم تا او را در قیامت ملاقات کنم.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 942
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 23 بهمن 1398

آیت‌الله سیدعبدالله فاطمی‌نیا در یکی از سخنان خود خطاب به جوانان می‌فرمایند: یکی از آداب محاوره این است که حاضر جواب نباشیم. ای جوانان من از شما خواهش می‌کنم حاضر جواب نباشید بعضی‌ها خیلی حاضر جوابند. به جوانان می‌گویم دیر نمی‌شود بعداً جواب دهید کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقتا آدم را محروم می‌کند، کمی دیر‌تر جواب دهید طوری نمی‌شود. تمرین کنید.

گاهی هم در ذوق شخص می‌زنیم می‌گوید: پارچه‌ای خریدم که در دنیا لنگه ندارد. کمی امان بده طرف حرفش را بزند فوراً می‌گوید: نه بابا همه جا ریخته این پارچه...

حاضر جوابی و در ذوق افراد زدن خلاف محاوره تشیع است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 892
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 23 بهمن 1398

نشست «بازخوانی ابعاد مکتب شهید قاسم سلیمانی» صبح امروز در ساختمان دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.

حجت‌الاسلام پناهیان در این نشست گفت: دوستانی که در چنین جلساتی کار نظری می‌کنند، باید پای نظرات مختلف فکری را هم به میان بکشانند. ما در مواجهه با شخصیت سردار سلیمانی و اثر ماندگار او، در جریان مقاومت اگر بخواهیم تحلیلی داشته باشیم، باید به بعضی نکات بپردازیم. در مراسمی مثل بدرقه شهید قاسم سلیمانی، ما شاهد جمعیتی بودیم که شاید در کل تهران، ما این تعداد فرد انقلابی نداشته باشیم، اما شاهد بودیم که چنین جمعیتی به میدان می‌آیند و این نشان می‌دهد که مردم شدیداً تحت تأثیر قرار گرفته‌اند؛ مردمی که از عینیت‌یافته مکتب اسلام، این قدر عمیق استقبال می‌کنند. بنابراین معلوم می‌شود که مردم تجسم‌یافته اسلام ناب را می‌پسندند. حال برای پاسخ به اینکه چرا ما در بیان آموزه‌های اسلام ناب این قدر موفق نیستیم، باید به شیوه تبیین انقلاب و اسلام ناب توجه کنیم.

وی ادامه داد: برخورد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب با این پدیده و اینکه از مکتبی به نام «مکتب سلیمانی» صحبت شد، نکته بسیار مهمی بود و به آن معنا بود که مکتب اسلام را با شخصیت ایشان تبیین کنیم. تأثیر عمیق شهادت قاسم سلیمانی در حالی انجام شد که در فضای تهاجم رسانه‌ای سنگین قرار داریم و حالا ما باید بیندیشیم که چرا این تأثیر تا این حد عمیق است و چگونه می‌تواند تداوم داشته باشد.

پناهیان افزود: اخلاص بدون قدرت، مقاومت و حماسه معنا ندارد. تأثیرگذاری مکتب حاج قاسم هم به دلیل برخورداری از چنین جامعیتی بود. تأثیرگذاری ایران در منطقه، عامل افتخار است و اگر حاج قاسم نبود، چنین تأثیرگذاری ای وجود نداشت. اینکه ما فقط به فکر آبادانی کشور خودمان باشیم، درست نیست و دقیقاً قهرمان ملی در چنین شرایطی ساخته می‌شود. حاج قاسم فقط مظلوم نبود، بلکه مقتدر هم بود، یعنی قدرتمندی‌اش در مقام عمل به منصه ظهور رسید. او یک دیندار واقعی بود. عملیاتی و اهل عمل بودن، از دیگر ویژگی‌های ایشان به شمار می‌رود. حاج قاسم سلیمانی نه به کسی وعده داد و نه درباره کارهایی که می‌خواست انجام دهد، صحبت کرد، بلکه در عمل همه چیز را نشان داد.

پناهیان افزود: مقام معظم رهبری بارها در سخنرانی‌شان گفتند که بیان نظری و صحبت درباره مکتب اسلام کافی نیست، بلکه ما باید آثار و پیامدهای آن را نشان دهیم. با این وجود ما هنوز کتابی درباره آثار و کارکردهای ولایت‌فقیه ننوشته‌ایم. این در حالی است که بیان نظری ما از دین به صحنه عمل نزدیک نمی‌شود، به همین دلیل عملگرا بودن بسیار مهم است. اگر بخواهیم مکتب حاج قاسم را بشناسیم، نباید فقط آن را به صورت نظری تبیین کنیم، بلکه باید درباره عمل و آثار آن هم حرف بزنیم.

این سخنران مذهبی تصریح کرد: حاج قاسم برای امور انسان‌ها ارزش قائل بود و عشق به شهادت و فدا شدن برای انسان‌ها داشت. ایشان زیبایی معنویت را به تصویر می‌کشید و سال‌ها اولین شخصیت محبوب کشور بود، ولی ادعایی نداشت. معنویت حاج قاسم برای همه قابل احترام است، حتی برای کسی که به معنویت اعتقاد ندارد. مکتب سلیمانی عناصر کلیدی داشت که توانست با مردم ارتباط برقرار کند. ما برای مطالعه این مکتب، باید به دو عرصه شخص سردار سلیمانی و مردم توجه کنیم چون در این پدیده مردم قابل مطالعه هستند. دلیل آن، این است که برای هر پدیده‌ای این‌گونه رفتار نمی‌کنند. شناخت مردم جزو اسلام‌شناسی ما است. مکتب حاج قاسم، جدا از اسلام ناب و مکتب امام (ره) نیست.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 910
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 27 دی 1398

حضرت آیت الله جوادی آملی، در پیامی به آیین اختتامیه کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع) در اصفهان، به مناسبت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) آورده اند:

 
بسم الله الرحمن الرحیم و ایّاه نستعین
 
هزار و چهارصد سال قبل امامی ملکوتی به نام امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه افضل صلوات المصلین) شهیدانه به لقای پروردگار نائل آمد که هویت معصومانه آن امام همام، نه متزمّن بود و نه متمکّن، لذا هماره مظهر معبود خود خواهد بود، هرچند گوینده: «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»   غریمی است که حق او ادا نخواهد شد؛ لیکن نمی از یم چشیدن، دمی مغتنم برای تشنگان کوثر ولایت است.
 
یکم. «لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِیَانِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ الْعُقُولُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ»؛ خدا را فقط با قلبِ متحقق به ایمان می‌توان شناخت، نه با حسّ بصر.
 
دوم. «لَمَّا رَأَیْتُهُ قَدِ اخْتَارَ لِی دِینَ مَلَائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ أَنْبِیَائِهِ عَلِمْتُ أَنَّ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِهَذَا لَیْسَ یَنْسَانِی فَأَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ»؛ وقتی که دیدم خدا دین فرشته‌ها و پیامبران را برای من اختیار نمود، دانستم مرا فراموش نمی‌کند، لذا دوستدار دیدار او شدم.
 
سوم. «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»، «سَلُونِی عَمَّا شِئْتُم»،   «سَلُونِی فَإِن‌ عِنْدِی عِلْمَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِین»، «فَاسْأَلُونِی عَمَّا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ عَمَّا کَانَ عَلَی عَهْدِ کُلِّ نَبِیٍّ بَعَثَهُ اللَّهُ»، «وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ کُلَّ رَجُلٍ مِنْکُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِیعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْت‌ ُ وَ لَکِنْ أَخَافُ أَنْ تَکْفُرُوا فِیَّ بِ رَسُولِ اللَّهِ»؛
 
چهارم. حضرت امیر مؤمنان (ع) به منزلت نفس حضرت ختمی نبوت است. آیه مباهله با عبارت ﴿وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُم‌﴾  مؤید آن تنزیل و مصحّح: «إِنَّمَا أَنْتَ مِنِّی وَ أَنَا مِنْک»   خواهد بود.
 
پنجم. ولایت امیر مؤمنان (ع) مایهٴ کمال ایمان و اتمام نعمت الهی است: ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‌﴾.
 
ششم. امیر مؤمنان (ع) با خوابیدن در بستر رسول گرامی و نزول ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ﴾ به کمال ایثار باریافت.
 
هفتم. امیر مؤمنان (ع) با اطعام سهمی از افطار مختصر خود و اهل بیت به اسیری که مشرکانه به قصد کشتن مسلمانان آمد و اسیر شد جریان حقوق بشر را رقم زد.
 
هشتم. امیر مؤمنان (ع) حق‌مدار بود، چنان‌که حق نیز علی (ع) محور بود: «یَدُورُ مَعَهُ حَیْثُمَا دَار»؛ حق فعلی در مدار علی (ع) می‌گردد، هرچند علی(ع) ز حق بالذات خلق شده است.
 
نهم. امیر مؤمنان (ع) قطب خلافت الهی بود: «إِنَّهُ لَیَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَی».
 
دهم. امیر مؤمنان (ع) در اثر تنهایی و تقیّه، خلافت غیر خود را امضا کرد: «لَوْ کَانَ لِی بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَمِّی حَمْزَةُ وَ أَخِی جَعْفَرٌ لَمْ أُبَایِعْ کَرْها».
 
یازدهم. در میدان جنگ با مرکب ساده جهاد می‌کرد و می‌گفت: «أَنَا لَا أَفِرُّ مِمَّنْ کَرَّ عَلَیَّ وَ لَا أَکِرُّ عَلَی مَنْ فَرَّ مِنِّی».
 
دوازدهم. دربِ قلعه خیبر را کند و نیز بت بزرگ هُبَل را از بالای کعبه به تنهایی به زمین انداخت.
 
سیزدهم. بیت‌المال را هر از چندی جاروب می‌کرد و در آن نماز شکر اقامه می‌نمود که حقوق امت را ادا کردم.
 
چهاردهم. همانند حضرت ختمی نبوت در فتح مکه بعد از پیروزی در جبهه‌های حق علیه باطل اعلان عفو عمومی می‌کرد، مگر در مورد خطر.
 
پانزدهم. در جنگ با یاغی اموی و باغی نفاق و طاغی کفر که قبلاً آب را به روی علویان بسته بودند، با سلطه بر آب، اجازه بستن آن را نداد و فرمود: «کَفَی بِالسَّیْف».
 
شانزدهم. اصحاب ادب، صحابهٴ فصاحت و ارباب بلاغت جملگی بر آن‌اند که: «کلامُ علیٍّ دُونَ کَلَامِ الْخَالِقِ وَ فَوْقَ کَلامِ الْمَخْلُوقینِ».
 
هفدهم. دشمنان سیاسی، نظامی و مانند آن را سرکوب می‌کرد؛ ولی بی‌آبرو نمی‌کرد؛ تنها دنیا را با سه طلاق از یک‌سو و پوشیدن جامه‌ای آن چنان و کفشی این چنین، بی‌آبرو کرد: «لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِی هَذِهِ حَتَّی اسْتَحْیَیْتُ مِنْ رَاقِعِهَا».
 
هجدهم. مقال اصلی و رسمی امیر مؤمنان (ع) پرهیز از بیراهه رفتن و راه دیگران را بستن بود: «لَوْ لَا التُّقَی لَکُنْتُ أَدْهَی الْعَرَب».
 
نوزدهم. تحرّز جدّی از دو صفت در برابر مخالفان حق: «مَا عَلَیَّ مِنْ قِتَالِ مَنْ خَالَفَ الْحَقَّ وَ خَابَطَ الْغَیَّ مِنْ إِدْهَانٍ وَ لَا إِیهَانٍ»؛ از وهن و دهن پرهیز داشتند.
 
بیستم. در صیانت بیت‌المال حریمی خاص داشت که هیچ کسی به آن حرم آشنا نبود. داغ کردن دست برادر خود عقیل در اثر درخواست نابجا بود.
 
بیست و یکم. فتنه‌شناسی از یک‌سو و کور کردن چشم آن از سوی دیگر از خصوصیت‌های آن حضرت بود: «أَنَا فَقَأْتُ عَیْنَ الْفِتْنَةِ».
 
بیست و دوم. تثلیث طریق عبادت: ۱. ترس از دوزخ؛ ۲. طمع به بهشت؛ ۳. صلاحیت ذاتی معبود و طریق محبت بدون ترس و طمع از ویژگی‌های امیر مؤمنان (ع) بود.
 
بیست و سوم. تبیین حقیقت مرگ و اینکه مردن، هجرت از جایی به جای دیگر است و انس وافر به مرگ داشتن، از ویژگی‌های آن حضرت بود.
 
بیست و چهارم. همگان می‌دانند من لحظه‌ای دستور خدا و پیامبر را رد نکردم و در هیچ امری نافرمانی ننمودم.
 
بیست و پنجم. از شگفت‌آورترین رخداد روزگار این است: بعد از رحلت رسول اکرم (ص)، حضرت فاطمه (س) مردم مدینه را به یاری امیر مؤمنان (ع) دعوت کرد، مردم قیام نکردند، بعد از خلافت امیر مؤمنان (ع) زنی مردم را به کشتن آن حضرت (ع) دعوت کرد، قیام عمومی شروع شد ـ العجب ـ.
 
بیست و ششم. کلام امیر مؤمنان (ع) این است که سر مطهر رسول اکرم (ص) هنگام رحلت روی سینه من بود و غسل و نماز آن حضرت را به عهده داشتم؛ فرشتگان کمک می‌کردند و از گوشم صدای صلوات آن‌ها قطع نمی‌شد.
 
بیست و هفتم. امیر مؤمنان (ع) دَرِ مدینه علم و دَرِ مدینه حکمت نبوی (ص) و به فرموده حضرت ختمی نبوت (ص) : «أَقْضَاکُمْ عَلِیٌّ»، بود.
 
بیست و هشتم. اثر ذاتی عمل، مختص عامل است و اثر تَبَعی آن به غیر می‌رسد: قال: «ما أحسَنت الی احدٍ»   فرفع الناس رؤوسهم تعجّباً فقال: ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها﴾، یعنی حرف لام مفید اختصاص است.
 
بیست و نهم. سرّ عدم استجابت دعا، اشتغال دل به غیر خداست: «لِأَنَّ قُلُوبَکُمْ خَانَتْ بِثَمَانِ خِصَال».
 
سی‌ام. امیرمؤمنان (علیه‌السلام) نامه‌ای برای شیعیان خود نوشت و مرقوم داشت: «فَإِنَّ اللَّهَ یَقُولُ: ﴿وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ﴾  وَ هُوَ اسْمٌ شَرَّفَهُ اللَّهُ تَعَالَی فِی الْکِتَابِ، وَ أَنْتُمْ شِیعَةُ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، کَمَا أَنَّ مِنْ شِیعَتِهِ إِبْرَاهِیم، اسْمٌ غَیْرُ مُخْتَصٍّ وَ أَمْرٌ غَیْرُ مُبْتَدَع».
 
سی و یکم. خردمندْ زمان و زمانه‌شناس و مالک گفتار و نوشتار و ... است: «عَلَی الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَی شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِه».
سی و دوم. «وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْکَلَامِ وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَیْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُه». امیر سخن فرمانروای سکوت هم خواهد بود. کلام نمادی از فعل است؛ یعنی ما فرمانروایان قیام و قعود، اعتراض و اعراض، معارضه و متارکه و بالأخره تمام فعل و ترک ما تحت رهبری ملکوتی ما انجام می‌گیرد و معصومانه است.
 
سی و سوم. «الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا».
 
سی و چهارم. در پاسخ به سؤال: کَیفَ کانَ حُبُّکم لِلرَسُول (ص)، فرمود: «کانَ وَ الله احبّ الینا مِن أموالِنا و أولادِنا وَ أمَّهاتِنا و آبائِنا و مِن الماء البارد علی الظمأ».
 
سی و پنجم. یَا کُمَیْلُ نَحْنُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ وَ الْقُرْآنُ الثَّقَلُ الْأَکْبَرُ وَ قَدْ أَسْمَعَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ قَدْ جَمَعَهُمْ فَنَادَی فِیهِمْ ... أَنَّ الْقُرْآنَ الثَّقَلُ الْأَکْبَرُ وَ أَنَّ وَصِیِّی هَذَا وَ ابنای وَ مَنْ خَلَفَهُمْ مِنْ أَصْلَابِهِمْ حَامِلًا وَصَایَاهُمْ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ ... یَا کُمَیْلُ فَإِذَا کُنَّا کَذَلِکَ فَعَلَامَ تَقَدَّمَنَا مَنْ تَقَدَّم.
 
سی و ششم. «أُقْسِمُ لَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ لِی قَبْلَ وَفَاتِهِ بِسَاعَةٍ مِرَاراً ثَلَاثاً یَا أَبَا الْحَسَنِ أَدِّ [أداء] الْأَمَانَةَ إِلَی الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ فِیمَا جَلَّ وَ قَلَّ حَتَّی الْخَیْطِ وَ الْمِخْیَط».
 
سی و هفتم. فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی: ﴿أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ﴾- قَالَ هُوَ الرَّجُلُ الَّذِی یَقْضِی لِأَخِیهِ الْحَاجَةَ- ثُمَّ یَقْبَلُ هَدِیَّتَهُ. نه محتاج هدیه دهد و نه قاضی حاجت هدیه را قبول کند.
 
سی و هشتم. اهل برزخ از زمان می‌گذرند: «أَیُّ الْجَدِیدَیْنِ ظَعَنُوا فِیهِ کَانَ عَلَیْهِمْ سَرْمَداً».
 
سی و نهم. «قَوَاعِدُ الْإِسْلَامِ سَبْعَةٌ: فَأَوَّلُهَا الْعَقْلُ وَ عَلَیْهِ بُنِیَ الصَّبْرُ وَ الثَّانِی صَوْنُ الْعِرْضِ وَ صِدْقُ اللَّهْجَةِ وَ الثَّالِثَةُ تِلَاوَةُ الْقُرْآنِ عَلَی جِهَتِهِ وَ الرَّابِعَةُ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ الْخَامِسَةُ حَقُّ آلِ مُحَمَّدٍ۶ وَ مَعْرِفَةُ وَلَایَتِهِمْ وَ السَّادِسَةُ حَقُّ الْإِخْوَانِ وَ الْمُحَامَاةُ عَلَیْهِمْ وَ السَّابِعَةُ مُجَاوَرَةُ النَّاسِ بِالْحُسْنَی».
 
چهلم. هاتف غیب در رثای علی بن ابی‌طالب، امیر مؤمنان (ع) اعلان داشت: «الا تهدمت ارکان الهدی و انفصمت العروة الوثقی قتل علیّ المرتضی (علیه‌السلام)».
اللهم تقبّل منّا و بلّغ ثواب ذلک إلی من هو عِدل القرآن و هم أهل بیت الوحی (علیهم‌السلام) و انصر الإسلام و أهله.»
 
منبع:حوزه
 
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 823
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 27 دی 1398

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نماز جمعه پرشکوه و به‌یاد ماندنی امروز تهران، حضور معجزه‌گون ملت فهیم در تشییع پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی و یارانش و نیز پاسخ کوبنده سپاه در حمله به پایگاه امریکایی‌ها در عین الاسد را دو یوم‌الله درس‌آموز و تعیین کننده خواندند و افزودند: ملت باطن خود یعنی استقامت در مقابل شیاطین را در این حضور نشان داد و تنها راه ادامه این مسیر عزت آفرین، قوی‌تر شدن ایران در همه زمینه هاست.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در ابتدای خطبه اول نماز با توصیه همگان به رعایت تقوای الهی، جلب نصرت و توفیقات الهی و ایجاد گشایش در مسائل شخصی و اجتماعی را در گرو تقوا دانستند و سپس بحث اصلی خود را با قرائت آیاتی از سوره مبارکه ابراهیم درباره پاسداشت «ایام‌الله» و شکرگزاری در قبال این نعمتها آغاز کردند.

رهبر انقلاب اسلامی دستور خداوند به حضرت موسی(ع) مبنی بر یادآوری ایام‌الله به مردم را نشان‌دهنده اهمیت و کارکرد مهم آن برای هدایت افراد صبّار و شکور یعنی اهل صبر و استقامت و شکرگذاری خواندند و افزودند: صبّار یعنی مردمی که یکپارچه اهل صبر و استقامت هستند و با اندک چیزی از میدان خارج نمی‌شوند و شکور یعنی کسانی‌که با شناسایی نعمتها و دیدن ابعاد آشکار و پنهان آن، قدرشناس هستند و در قبال نعمت خدادادی احساس مسئولیت می‌کنند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به نزول آیات شریفه مورد بحث در مکه یعنی در زمان اوج مبارزات مسلمانان و ایستادگی آنان در مقابل جریان کفر، افزودند: این آیات در آن شرایط سخت به مسلمانان بشارت می‌داد که خداوند ایام‌الله را نصیب شما خواهد کرد و با اعمال شاکرانه شما، پیروزی‌های بیشتری در انتظارتان خواهد بود.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان، دو هفته‌ گذشته را دو هفته‌ای استثنایی و پر از ماجراهای تلخ و شیرین و درس‌آموز برای ملت ایران خواندند و با تطبیق مفهوم ایام‌الله به خیزش بی‌نظیر در ایران و عراق در تکریم و تعظیم مجاهدان شهید، گفتند: یوم‌الله یعنی روز مشاهده دست قدرت خداوند در حوادث. بنابراین آن هنگامی که دهها میلیون در ایران و صدها هزار نفر در عراق و بعضی کشورهای دیگر به‌پاس خون فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه جهان را شکل دادند، مصداق ایام‌الله است، چرا که این عظمت هیچ عاملی جز دست قدرت خدا ندارد.

ایشان روز درهم‌کوبیدن پایگاه آمریکایی با اصابت موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز یکی دیگر از ایام‌الله برشمردند و افزودند: اینکه ملتی با چنین قدرت و توان روحی به یک قدرت متکبر و زورگوی عالم سیلی بزند، نشان‌دهنده دست قدرت الهی است، پس این روز بزرگ نیز جزو ایام‌الله است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای ایام‌الله را روزهایی تاریخ‌ساز و نقاط عطف تاریخی با آثاری ماندگار و جاودانه در زندگی، روحیه و منش ملتها دانستند و در توصیف ملت ایران، گفتند: جامعه ایرانی جامعه‌ای صبّار و شکور است که در طول سالهای متمادی با استقامتی مثال‌زدنی همواره شکرگزار الطاف الهی بوده است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر شناخت ابعاد مادی و معنوی پدیده تشییع شهید سلیمانی، این سؤال را مطرح کردند که 41 سال پس از پیروزی انقلاب، کدام عامل و دست قدرتی جز دست قدرت الهی قادر به خلق این معجزه و به میدان آوردن عاشقانه چنین جمعیت بی‌نظیری است؟

ایشان افراد متکی به تحلیلهای مادی را ناتوان از مشاهده دست قدرت خداوند در حوادث خواندند و گفتند: این تشییع عظیم و این حرکت الهیِ ملت، نشان‌دهنده باطن و معنویات تحسین‌برانگیز مردم و نشانه این واقعیت است که اراده الهی بر پیروزی ملت ایران تعلق گرفته است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای پیام دیگر حضور دهها میلیونی مردم در تشییع و تکریم شهید سلیمانی را بیعت با خط امام بزرگوار و زنده بودن امام عظیم‌الشأن در میان ملت دانستند و گفتند: در این حادثه، امپراتوری خبری صهیونیسم و مسئولان تروریست رژیم آمریکا همه تلاششان را کردند که سردار عزیز و بزرگ ما را به تروریسم متهم کنند اما خداوند متعال چنان صحنه را تغییر داد که نه تنها در ایران بلکه در کشورهای مختلف به روح آن بزرگوار درود فرستادند و پرچم آمریکا و صهیونیستها را آتش زدند.

رهبر انقلاب اسلامی این حقایق را نشانه دست قدرت و هدایت پروردگار در کشور و جامعه دانستند و افزودند: علاوه بر تشییع آن مجاهدان، اصل شهادت آنان نیز از آیات قدرت الهی است، چراکه ترور سردار سلیمانی یعنی سرشناس‌ترین و قوی‌ترین فرمانده مبارزه با تروریسم در کل منطقه، موجب رسوایی دولت بی‌آبرویِ آمریکا شد.

ایشان با اشاره به نمونه‌ای از حضور شجاعانه شهید سلیمانی در یک موقعیت خطیر و کاملاً در محاصره دشمن و هدایت عملیاتی که منجر به فرار دشمنان شد، گفتند: در ترور این شهید شجاع، آمریکایی‌ها در میدان جنگ با او روبرو نشدند بلکه دزدانه و بزدلانه این جنایت را مرتکب شدند که این موجب روسیاهی بیشتر آنها شد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه این مدل از جنایت یعنی ترور رهبران مقاومت تا پیش از این مخصوص رژیم صهیونیستی بود، افزودند: البته آمریکایی‌ها در عراق و افغانستان جنایات و کشتار زیادی کرده‌اند اما این بار رئیس‌جمهور آمریکا به زبان خودش اعتراف کرد «ما تروریست هستیم»، که رسوایی‌ای بالاتری از این وجود ندارد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به یکی دیگر از یوم الله‌های هفته‌های اخیر یعنی پاسخ قدرتمندانه سپاه پاسداران به امریکایی‌ها تأکید کردند: این واکنش قوی، یک ضربه مؤثر نظامی بود اما مهمتر از این ضربه نظامی، ضربه حیثیتی بود که به هیبت ابرقدرتی امریکا وارد شد.

ایشان ضربه سپاه به ابهت امریکا را موجب بی‌آبرویی امریکایی‌ها خواندند و افزودند: این ضربه مستحکم حیثیتی با هیچ چیزی جبران نمی شود و افزایش تحریم ها که این روزها امریکایی‌ها از آن حرف می زنند، آبروی از دست رفته آنها را بر نمی گرداند.

حضرت آیت الله  خامنه‌ای جلوه گر شدن قدرت الهی در پاسخ کوبنده سپاه را نتیجه مجاهدتهای مخلصانه دانستند و خاطرنشان کردند: هر جا و در هر کاری اخلاص باشد، خداوند به آن کار برکت و رشد و نموّ می دهد، برکاتش را به همه می رساند و ماندگار می کند.

رهبر انقلاب حضور عاشقانه و اشک و اندوه مردم در تشییع حاج قاسم سلیمانی و همرزمان شهیدش و تازه شدن روحیه انقلابی ملت را نتیجه ملموس اخلاص سردار بزرگ ایرانیان و شهیدان همراهش خواندند.

ایشان لازمه درک عمیق، ارزش گذاری و قدردانستن ایام الله هفته های اخیر را این حقیقت برشمردند که باید به حاج قاسم عزیز و ابومهدی عزیز به چشم یک فرد نگاه نکرد بلکه باید آنها را یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس آموز دید.

حضرت آیت الله  خامنه‌ای با اشاره به اینکه نباید سپاه قدس را یک سازمان و مجموعه اداری دید، افزودند: سپاه قدس یک نهاد انسانی و دارای انگیزه های بزرگ و نجات بخش است و با این نگاه است که تعظیم و تکریم مردم در تشییع با شکوه فرمانده سپاه قدس، معنای حقیقی می یابد.

ایشان افزودند: البته همه نیروهای مسلح، سپاه، ارتش و بسیج زیربنای فکری متکی بر اهداف الهی دارند ضمن اینکه سپاه قدس در جایگاه رزمندگان بدون مرز، هرجا نیاز باشد برای کمک به ملتهای منطقه و حفظ کرامت مستضعفان حضور می‌یابد و با همه وجود و توان، خود را بلاگردان مقدسات و حریم های مقدس می کند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی دور کردن سایه جنگ و ترور و تخریب از سر ایران عزیز را مهمترین کار سپاه قدس خواندند و تأکید کردند: بخش مهمی از امنیت ایران محصول تلاش جوانان مؤمنی است که تحت فرماندهی حاج قاسم عزیز سالها به جهاد و فداکاری مشغول بودند.

ایشان افزودند: این جوانان جان برکف و شجاع البته به کمک فلسطین و دیگر مناطق نیز می روند اما در واقع برای میهن عزیز ایرانیان امنیت ایجاد می کنند.

حضرت آیت الله  خامنه‌ای هدف نهایی امریکا از ایجاد و حمایت از داعش را حمله و ایجاد ناامنی در مرزها و شهرهای ایران و ایجاد تشویش و نگرانی در خانواده های ایرانی برشمردند و افزودند: جوانان جان بر کف ما در کمک به عراق و سوریه، در واقع این توطئه را خنثی کردند.

ایشان با اشاره به کسانی که یک روز شعار «نه غزه نه لبنان» سردادند گفتند: این افراد هرگز جانشان را فدای ایران نکرده اند و حتی از راحتی و منافع خود در راه حفظ امنیت کشور نگذشتند بلکه این سردار سلیمانی و یارانش بودند که جانشان را کف دست گرفتند و به میدان دفاع از ایران شتافتند.

رهبر انقلاب با اشاره به حضور پرمعنا، پرشور و پرسوز و گداز میلیونها نفر در تشییع سردار پرافتخار ایرانیان در تهران، کرمان و چند شهر دیگر، عزاداری و اجتماعات انبوه مردم در شهرهای دیگر و سوگواری کسانی که از دور در هجران حاج قاسم اشک ریختند، گفتند: دهها میلیون ایرانی، باطن و معنویات خود را در این حادثه عظیم نشان دادند و ثابت کردند ملت از هر حزب، جناح و مجموعه و از هر قوم و منطقه جغرافیایی، با وحدتی مثال زدنی، طرفدار «انقلاب، حاکمیت اسلامی، ایستادگی در مقابل ظلم و نه گفتن به همه مطامع دولتهای استکباری» هستند.
ایشان افزودند: ملت ایران بار دیگر در ابعادی بی نظیر نشان داد شجاعانه از خط مجاهدت دفاع می کند، اهل تسلیم نیست و به نمادهای مقاومت عشق می ورزد و کسانی که سعی می کنند تصویر دیگری از این ملت در داخل و خارج تبلیغ و ترسیم کنند، با صدق و صفا با ملت رفتار نمی کنند.

رهبر انقلاب با اشاره به دلقکهای امریکایی که این روزها در کمال رذالت ادعا می کنند در کنار مردم ایران هستند، افزودند: آیا آن تعدادی که به عکس سردار مهربان و پرافتخار ملت اهانت کردند مردم ایرانند اما این جمعیت بی‌شمار و عظیم که در خیابانها به تعظیم و ارادت حاج قاسم پرداختند مردم ایران نیستند؟

حضرت آیت الله  خامنه‌ای تأکید کردند: امریکایی‌ها هرگز کنار ملت ایران نبوده اند و به صراحت دروغ می گویند اما اگر باشند هم، برای فرو کردن خنجر زهرآلود خود به سینه ملت است البته تا به‌حال نتوانسته اند و بعد از این هم هیچ غلطی نمی توانند بکنند.

ایشان حضور عظیم ملت در مراسم تشییع را نشان دهنده زیربنای فکری و جلوه احساسات صادقانه ملت دانستند و در نکته ای ظریف افزودند: این فریاد انتقام که در سراسر ایران به‌گوش می رسد، در واقع سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه امریکا را زیر و رو کرد.

رهبر انقلاب با اشاره به اظهارات برخی که سعی می کنند ایام الله تعیین کننده هفته های اخیر را به‌دست فراموشی بسپارند و مسائل دیگر را مطرح کنند، افزودند: هیچ مسئله ای نباید آن روزهای به‌یادماندنی را تحت الشعاع قرار دهد.

رهبر انقلاب با ابراز تأسف عمیق از حادثه سقوط هواپیما گفتند: این حادثه بسیار تلخ دل ما را به معنای حقیقی کلمه سوزاند و به درد آورد اما عده ای به تبع رسانه های امریکایی و انگلیسی سعی می کنند این حادثه غم‌بار را زمینه ساز فراموشی آن تشییع پرشکوه و آن پاسخ کوبنده سپاه قرار دهند، البته عده ای جوان و احساساتی هستند اما کسان دیگری هم هستند که حاضر نیستند منافع ملی را درک کنند و پای آن بایستند.

ایشان افزودند: به همان اندازه‌ای که ما و ملت از این حادثه غم و غصه خوردیم، دشمنان شاد شدند چرا که مستمسکی به دست آوردند تا سپاه، نیروهای مسلح و نظام را زیر سؤال ببرند اما این مکر آنها در مقابل دست قدرت خدا تأثیری ندارد و یوم الله تشییع و یوم اللهِ در هم کوبیده شدن پایگاه امریکایی‌ها از یاد نمی رود و به فضل الهی روز به روز زنده تر می شود.
رهبر انقلاب با تسلیت و عرض همدردی صمیمانه با خانواده های این مصیبت افزودند: از صاحبان عزا و پدران و مادرانی که با قلبهای پردرد در مقابل وسوسه و توطئه دشمنان ایستادند و بر خلاف میل آنها حرف زدند، تشکر و در مقابل آنها تعظیم و تکریم می کنیم.

رهبر انقلاب با توجه به ابهاماتی که در این حادثه وجود دارد و با تشکر از سخنان فرماندهان سپاه در این زمینه، بر پیگیری جدی برای پیشگیری کامل از بروز این گونه حوادث تأکید کردند و افزودند: پیشگیری مهمتر از پیگیری است تا حوادث مشابه رخ ندهد.

حضرت آیت الله  خامنه‌ای یکی از تلاشها برای تحت الشعاع قرار دادن ایام الله هفته های اخیر را اقدام سه دولت خبیث اروپایی در تهدید ایران برای بردن مسئله هسته‌ای به شورای امنیت خواندند.

ایشان افزودند: البته مسئولان کشور جواب محکمی به آنها دادند و ملت هم به یاد دارد که این سه کشور چگونه در هشت سال جنگ تحمیلی در خدمت صدام و جنایت‌های او بودند.

ایشان افزودند: از اول هم بنده گفتم که اعتمادی به حرفهای اروپایی ها بعد از برجام نداریم و آنها کاری نمی کنند و در خدمت امریکا هستند، الان هم معلوم شد که این‌ها به معنای حقیقی کلمه حقیر و پادوی امریکا هستند و در خیال به زانو درآوردن ملت ایران به سر می‌برند که البته ارباب و بزرگترِ آنها یعنی امریکا هم قادر به اینکار نشد چه برسد به اینها!
رهبر انقلاب مذاکره اروپایی‌ها را نیز آمیخته به دغل و فریبکاری دانستند و گفتند: آن جنتلمن‌هایی که پشت میز مذاکره هستند، در حقیقت تروریستهای فرودگاه بغداد هستند که لباس عوض کرده اند.

رهبر انقلاب در جمع بندی خطبه اول، همت ملی برای قوی تر شدن ایران را تنها راه ادامه مسیر عزت ایرانیان خواندند و افزودند: ما از مذاکره البته بجز با امریکایی‌ها ابایی نداریم اما از موضع قدرت و قوت.

ایشان تأکید کردند: این ملت عزیز و این کشور عزیز به فضل الهی قوی تر نیز می شوند، نه تنها در بعد نظامی بلکه در ابعاد اقتصادی و جهش علمی و فناوری که پشتوانه تحقق این هدف، حضور و صبر و استقامت ملت در صحنه و تلاش و کوشش بی وقفه مسئولان و مردم است.

آیت الله  خامنه‌ای افزودند: به فضل الهی این ملت و کشور در آینده ای نه چندان دور به نقطه ای می رسد که دشمنان حتی جرأت تهدید او را هم پیدا نکنند.

رهبر انقلاب اسلامی بخش اصلی خطبه دوم را به زبان عربی بیان کردند اما قبل از آن با اشاره به اهمیت حضور ملت در انتخابات گفتند: در زمینه انتخابات ان‌شاءالله نکاتی هست که بعداً بیان خواهم کرد اما نکته مهم این است که انتخابات از مهمترین عوامل اقتدار کشور است و کشور را بیمه و دشمن را مأیوس خواهد کرد.

ایشان با اشاره به تلاش دشمنان برای بی انگیزه کردن مردم از حضور در انتخابات گفتند: باید همه مراقب باشیم که مبادا دشمن این خواسته را محقق و انتخابات را کمرنگ و بی رونق کند.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه خطبه دوم نماز جمعه با توجه به این برهه حساس از تاریخ منطقه، سخنان مهمی را به زبان عربی خطاب به برادران عرب بیان کردند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به جنایت بزدلانه آمریکایی‌ها در ترور یک سردار بزرگ و شجاع ایرانی و یک مجاهد فداکار و با اخلاص عراقی به دستور رئیس‌جمهور تروریست آمریکا، گفتند: سردار شهید سلیمانی با حضور شجاعانه در صفوف مقدم و خطرناک یکی از مؤثرترین عوامل در شکست عناصر تروریستی مانند داعش و امثال آن در سوریه و عراق بود اما آمریکایی‌ها بدون اینکه جرأت کنند با او در نبرد روبرو شوند، بزدلانه به او که به دعوت دولت عراق در فرودگاه عراق بود حمله کردند و خون مطهر او و همراهانش را بر زمین ریختند تا برای چندمین بار خون فرزندان ایران و عراق در راه خدا بر زمین ریخته و با یکدیگر مخلوط شود.

ایشان ضربه متقابل و علی‌العجالة سپاه پاسداران ایران و در هم‌کوبیدن موشکی پایگاه آمریکایی‌ها را موجب لگدمال شدن ابهت و آبروی دولت ظالم و متکبر آمریکا دانستند و تأکید کردند: تنیبه اصلی آنها اخراج از منطقه است.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به بدرقه بی‌نظیر شهید سلیمانی و شهیدابومهدی با اجتماع دهها میلیونی مردم ایران و همچنین تشییع همراه با تکریم و احترام این دو مجاهد بزرگ در شهرهای مختلف عراق، و ابراز همدردی مردم در چندین کشور دیگر با حضور در اجتماعات پرشور، خاطرنشان کردند: دشمنان تلاشهای فراوانی کردند با خرج کردن پولهای فراوان، به‌کارگرفتن انسانهای بی‌مسئولیت و تبلیغات شیطنت‌آمیز، دو ملت ایران و عراق را به هم بدبین کنند اما این شهادت بزرگ همه تلاشهای شیطانی و وسوسه‌های اهریمنی آنها را باطل کرد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای قدرت اسلامیِ ملتهای منطقه را عامل فائق آمدن بر قدرتهای فاسد مادی خواندند و با اشاره به تسلط غربی‌ها بر کشورهای منطقه با پشتوانه علم و فناوری، سلاح نظامی، تبلیغات دروغین و سیاستهای مکارانه، افزودند: آنها هر گاه به‌واسطه نهضت‌های مردمی ناچار به خروج از کشوری شدند، تا حد توان دست از توطئه و نفوذ اطلاعاتی و سلطه سیاسی و اقتصادی برنداشتند و غده بدخیم رژیم صهیونیستی را به‌عنوان تهدیدی دائم برای کشورهای غرب آسیا در قلب این منطقه جاسازی کردند.

ایشان پیروزی انقلاب اسلامی را موجب وارد آمدن ضربه‌های سیاسی و نظامی سخت بر رژیم غاصب صهیونیستی و به‌دنبال آن زنجیره شکستهای استکبار و در رأس آن آمریکا از عراق و سوریه تا غزه و لبنان و از یمن تا افغانستان دانستند و افزودند: رسانه‌های دشمن، ایران را به جنگهای نیابتی متهم می‌کنند، در حالی‌که این دروغی بزرگ است و ملتهای منطقه بیدار شده‌اند.

رهبر انقلاب اسلامی توانایی ایران در مقاومت بلندمدت در برابر خباثتهای آمریکا را در فضای منطقه و روحیه ملتها مؤثر خواندند و تأکید کردند: سرنوشت روشن منطقه نجات از سلطه استکباری آمریکا و رهایی فلسطین از حاکمیت بیگانگان صهیونیست است که با همت ملتها باید زمان رسیدن به این هدف نزدیک‌تر شود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای کنار زدن عوامل تفرقه از جهان اسلام را لازم دانستند و بر مواردی از جمله: «وحدت علمای دین برای کشف راه‌حلهای اسلامی در سبک زندگی نوین اسلامی»، «همکاری دانشگاههای اسلامی برای ارتقاء علم و فناوری و ساخت زیربناهای تمدن جدید»، «هماهنگی رسانه‌های اسلامی برای اصلاح ریشه‌ای فرهنگ عمومی»، «ارتباط نیروهای مسلح اسلامی برای دور کردن جنگ و تجاوز از منطقه»، «ارتباط بازارهای اسلامی برای خارج کردن اقتصاد این کشورها از سلطه کمپانی‌های غارتگر»، «رفت‌وآمد وسفرهای مردم برای افزایش همزبانی، همدلی، وحدت و دوستی» به‌عنوان راهکارهای افزایش وحدت و دور شدن از تفرقه تأکید کردند.

ایشان با تأکید بر اینکه دشمنان ایران و اسلام می‌خواهند اقتصاد خود را با منابع کشورهای ما، عزتشان را با ذلت ملتهای ما و صدرنشینی خود را با تفرقه ما تأمین، و ما و شما را به دست خودمان نابود کنند، افزودند: آمریکا، «فلسطین را بی‌دفاع در برابر صهیونیستهای جنایتکار»، «سوریه و لبنان را در تصرف دولتهای وابسته و مزدور خود»، «عراق و ثروت نفتی آن را کاملاً متعلق به خود» می‌خواهد و برای این هدف شوم، به بزرگ‌ترین ظلمها و شرارتها مانند آزمون سخت چند ساله‌ سوریه، فتنه‌های پی در پی در لبنان و تحریکات و خرابکاری مستمر در عراق دست زده‌اند.

رهبر انقلاب اسلامی ترور آشکار شهید ابومهدی فرمانده شجاع حشدالشعبی و سردار بزرگ سپاه شهید سلیمانی را نمونه کم‌نظیر دیگری از فتنه‌انگیزی آمریکایی‌ها در عراق خواندند و گفتند: آنها برای تأمین هدف پلید خود در عراق به‌دنبال ایجاد فتنه، جنگ داخلی و سرانجام تجزیه عراق و حذف نیروهای مؤمن، مبارز، مجاهد و میهن‌دوست هستند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای اظهارات وقیحانه آمریکایی‌ها در مقابل حکم پارلمان عراق به اخراج آنان را نمونه دیگری از این فتنه‌انگیزی‌ها خواندند و افزودند: آنها که خود را حامی دموکراسی وانمود می‌کردند تعارف را کنار گذاشته و می‌گویند ما برای ماندن در عراق آمده‌ایم و بیرون نمی‌رویم.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان در خطبه دوم نماز پر شکوه جمعه خطاب به همه ملتهای مسلمان منطقه تأکید کردند: دنیای اسلام باید صفحه جدیدی بگشاید و وجدانهای بیدار و دلهای مؤمن، اعتماد به‌نفس را در ملتها بیدار کنند و همه بدانند که تنها راه نجات ملتها، تدبیر و استقامت و نترسیدن از دشمن است.

پس از خطبه‌ها، نماز جمعه به امامت حضرت آیت الله خامنه‌ای اقامه شد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 901
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 27 دی 1398

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین خادمیان، خطیب تهرانی در گفت‌وگویی با بیان اینکه در وهله نخست باید به دنبال علت و چرایی «بلا» و «گرفتاری» بود، ابراز داشت: بلاها و گرفتاری‌ها علت‌هایی دارند. بعضی از علت‌ها، طبیعی است مانند سیل و زلزله که این بلاها فعل و انفعالاتی است که خالق هستی برای نظم و مدیریت طبیعت آن را بنا بر حکمتش لازم می‌داند و انجام می‌دهد.

وی افزود: در بلایای طبیعی انسان با توجه به عقلی که دارد، باید خودش را برای کم‌کردن و یا دفع آسیب‌هایی که این بلاهای طبیعی مثل زلزله و سیل دارد، آماده کند. بنابراین همین که نماز آیات در بعضی از اتفاقات و بلاهای طبیعت بر ما واجب می‌شود، این است که انسان عقلش را حرکت دهد و به این چرایی فکر کند.

بعضی از بلاها بر اثر اعمال خود انسان است

حجت‌الاسلام خادمیان بیان داشت: بعضی از بلاها بر اثر اعمال خود انسان است. به طور مثال وقتی بنده با سرعت زیاد رانندگی می‌کنم، قطعاً آسیب خواهم دید. وقتی یک موتورسوار با سرعت غیرمطمئنه حرکت می‌کند و از وسایل ایمنی مانند کلاه ایمنی استفاده نمی‌کند، قطعاً آسیب خواهد دید.

وی ادامه داد: در مرحله بالاتر اگر انسان در فضای علمی تلاش و کوشش نکند، دچار بلا و گرفتاری می‌شود. امام باقر (ع) فرمود: خدا دعای چند دسته را مستجاب نمی‌کند. مانند کسی که حکیم و پزشک در اختیار دارد، می‌نشیند و دعا می‌کند. خب! باید پیش پزشک برود. بعضی از بلاها هم برای مؤمنان تنبیه است؛ به خاطر خطاهایی که انجام می‌دهیم.

هر بلای معنوی را نباید به عنوان تنبیه دانست

این استاد حوزه خاطرنشان کرد: البته هر بلای معنوی را نباید به عنوان تنبیه دانست. بعضی اوقات خداوند برای اینکه دفع بلای عظیم کند یا به انسان هشدار دهد، بلایی را بر انسان نازل می‌کند. درست مانند واکسنی که به بچه می‌زنند. بنابراین بعضی از بلاها برای مقاوم کردن، دفع بلا و محافظت کردن مؤمن از بلاهای عظیم است.

وی افزود: روز عاشورا بلا نازل می‌شود، برای اینکه تا ابدیت دین اسلام در مقابل بلاها واکسینه شود و ایمنی پیدا کند. پس ما باید چرایی هر بلایی را پیدا کنیم و وقتی چرایی آن را پیدا کردیم، فهم، تحمل و مدیریت آن بلا برای ما راحت، آسان و معقول و مشروع می‌شود.

بلاهای زیادی در کشورهای غربی وجود دارد

حجت‌الاسلام خادمیان با تأکید بر اینکه بعضی از بلایا آثار عملی انسان است، اظهار داشت:  بعضی‌ها امروز می‌گویند چرا در اروپا و کشورهای غربی بلا نیست؟ چرا نیست؟ پر است! شما فروپاشی خانواده، این همه قتل و قتال، امنیتی که ندارند، همسایه در آسانسور اسلحه می‌کشد و ۶ نفر از همسایگانش را می‌کشد، اینها بلا نیست؟ حال ممکن است اینها در اخبار کمتر منتشر شود.

استفاده ابزاری غرب  از سواد رسانه‌ای برای پنهان کردن بلاها/ بزرگ‌ترین بلای بشر

وی ادامه داد: مگر هواپیمای مالزی گم نشد و دیگر پیدا نشد؟ مگر کشورهای دیگر هواپیما را به اشتباه نزدند؟ این بلایا در کشورهای دیگر هم وجود دارد. حالا آن‌ها مدیریت رسانه‌ای می‌کنند و با نفوذ رسانه‌ای و سواد رسانه‌ای که برای فریب افکار عمومی دارند، عوام و حتی غیرعوام را فریب می‌دهند.

این خطیب تهرانی با بیان اینکه بزرگ‌ترین بلا این است که علم بشر برای کشتار بشر به کار گرفته شده است، ابراز داشت: از آنجایی که امروز بشریت خلاف نقشه خالق هستی در دنیا دارد زندگی می‌کند، پس عزت زندگی با امنیت، زندگی آرام و لذت‌بخش را نمی‌چشند. پولدار یک طور می‌لرزد، فقیر یک طور می‌لرزد، رئیس یک طور و رعیت هم یک طور می‌لرزند. ما امروز نمی‌توانیم در نقطه‌ای از دنیا بگوییم این کشور در اوج امنیت است.

خلاف نقشه خالق در زندگی رفتار کردن به بن‌بست رسیدن است 

وی افزود: در واقع خلاف نقشه خالق در زندگی رفتار کردن، به بن‌بست رسیدن است و انسان باید اینها را در دادگاه فکر، اندیشه و وجدان خودش بررسی دقیق کند تا ببیند این بلا چیست که اگر این بلا، طبیعت است، چرا مقدمات لازم را تمهید نکرده! اگر بلا برای اعمالش است، اعمالش را اصلاح کند. اگر بلا برای ایمن شدن در برابر بلاهای عظیم است، باید این را بپذیرید و مدیریت کند تا بتواند از آن بهترین استفاده را ببرد.

دعا جایی تأثیر دارد که «بلا» برای تنبیه باشد

وی با بیان اینکه هنگام بلا برای رفع آن باید به عالم واقعی مراجعه کرد، افزود: بهترین راهکار این است که ما نقشه راه زندگی را از خالق بگیریم. استغفار و دعا برای جایی است که بلا برای تنبیه باشد. برای این است که خالق عالم می‌خواهد مؤمن و یا کافر را تنبیه کند. اینجا دعا مؤثر است. اما اگر می‌خواهیم از سیل آسیب نبینیم، باید مقاوم‌سازی کنیم، باید فضا را با مهندسی دقیق درست کنیم. اگر می‌خواهیم هواپیما سقوط نکند، باید فرودگاه، پرواز و هواپیماهای ما استاندارد باشد و خلبان‌های ماهر تربیت کنیم. اینجا کار با دعا درست نمی‌شود! 

 

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: بازدید از این مطلب : 880
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 27 دی 1398

عقیق:مراسم گرامیداشت جانباختگان سانحه هوایی از سوی هیأت میثاق با شهدا با سخنرانی حجت‌الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، حسین یکتا و مدیحه‌سرایی میثم مطیعی و سیدمجید بنی‌فاطمه شب گذشته سه‌شنبه ۲۴ دی‌ماه در مسجد دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.

حسین یکتا راوی دوران دفاع مقدس در این مراسم با بیان اینکه این سؤال مطرح است که اگر بخواهیم شهید شویم، چه باید کنیم؟ اظهار داشت: بچه هیأتی حیف است بمیرد و باید شهید شود و مثل حاج قاسم اربا اربا شود و مانند او حتی دستش نشان دهد که تا پایان عمر، علم در دست داشته است.

وی افزود: کسی که می‌خواهد شهید شود، باید از خودش و نظر خود بگذرد. باید بدانیم زمانی که انتقام سخت در پیش است، امتحان سخت هم داریم.

یکتا با بیان اینکه دشمن بعد از کربلای ۵ که متر متر جلو می‌رفتیم، قطعنامه ۵۹۸ و تعیین شروع کننده جنگ را مطرح کرد، افزود: پیش از این عملیات، فتح‌المبین انجام شد و ۲۵۰۰ کیلومتر آزاد شد و یا خرمشهر را آزاد کردیم اما حرف از قطعنامه نشد اما زمانی که کربلای ۵ انجام شد، حرف از قطعنامه زدند.

مسئول قرارگاه امام رضایی‌ها افزود: انتقام سخت این نیست که یکی زدند، یکی بزنیم یا یکی زدند ما ده‌تا بزنیم، زیرا باوجود اینکه مختار قاتلان امام حسین(ع) را کشت باز می‌گوییم، «أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ» یعنی انتقام مانده است. انتقام سخت ما یعنی هرکس نقاب فتنه دارد باید بیفتد.

وی با بیان اینکه ما را با آبرو، دلبری و دلبستگی امتحان می‌کنند، گفت: امام (ره) فرمودند آبرویم را برای خدا دادم و قطعنامه ۵۹۸ را قبول کردم اما آبروی ایشان نریخت زیرا برای خدا کردند و آبرودارتر هم شدند.

یکتا با بیان اینکه انتقام فرایند است، تصریح کرد: مقام معظم رهبری فرمودند: این موشک فقط یک سیلی بود که البته این سیلی را نیز کسی جرات نکرده بود بزند و نقطه بعدی در این انتقام، خروج آمریکایی‌ها از منطقه است. دشمن در این جنگ حاج قاسم را یک‌جور زد و تلاش دارد حاجی‌زاده را جور دیگری بزند.

مسئول قرارگاه امام رضایی‌ها با بیان اینکه نباید اجازه دهیم حاجی زاده از دست برود زیرا نیرویی چون اون کم است، گفت: تا بتوانیم جایگزین او را تربیت کنیم، زمان می‌برد. البته جوانان نوید آینده روشن را می‌دهند و ان‌شاءالله روزی دهه شصتی‌ها فرمانده، دهه هفتادی‌ها میان‌دار، دهه هشتادی‌ها پیاده نظام و دهه نودی‌ها ذخیره برای ایران خواهند بود.

وی با اشاره به اینکه باید حاج قاسم شناسی برای جوانان به راه بیاندازیم، گفت: حاج قاسم با شهادت خود دلبستگی برای مقام معظم رهبری ایجاد کرد زیرا خود، دل به خدا داده بود لذا باید بدانیم چه لقمه‌ای خورد، چگونه نوجوانی و جوانی سپری کرد و چگونه در جنگ و بعدها مدیریت و فرماندهی داشت.

یکتا افزود: سانحه هواپیما و از دست رفتن هموطنان، داغ ما را بیشتر کرد و یک امتحان برای ماست که غصه‌ای بعد از غصه شهادت سردار سلیمانی است. البته ما به خاطر رفتار برخی که می‌دانیم به کجا وصل هستند هم ناراحت هستیم.

مسئول قرارگاه امام رضایی‌ها در پایان خاطرنشان کرد: امروز ما را با ولایت امتحان می‌کنند. روزی شهدا ولایت‌پذیری امام زمان (عج) را در ولایت امام خمینی (ره) تمرین کردند و امروز ما باید این ولایت پذیری را در ولایت امام خامنه‌ای تمرین کنیم.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 937
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 27 دی 1398

آیت‌الله سیدمحمد قائم‌مقامی پژوهشگر و استاد حوزه در گفت‌وگو با خبرنگار قرآن و فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس با اشاره به اینکه انسان‌های همیشه مبتلا به ابتلائات و امتحان‌ها هستند و این امر در آخرالزمان تشدید می‌شود، ابراز داشت: در این شرایط باید با تدبیر، هوشیاری و آگاهی گام برداریم و گوش به زنگ ولایت و عقل مبتنی بر وحی باشیم.

وی اتصال به وحی الهی و اولیای الهی را شرط مصون بودن از فتنه‌های آخرالزمانی دانست و افزود: در روایات آمده است که انسان‌ها در آخر الزمان باید امتحان‌های زیادی دهند و این یک قاعده است و هیچ کس نمی‌تواند بدون امتحان وارد مقامات و درجات معنوی شود.

آیت‌الله قائم‌مقامی با تأکید بر اینکه خداوند بیش و پیش از دیگران از اولیای خدا امتحان می‌گیرد و آن‌ها را در معرض ابتلا و فتنه قرار می‌دهد، ابراز داشت: اولیای الهی چون سربلند از امتحان خداوند بیرون آمدند و روسفید شدند، به مقام ولی رسیدند. پس از آن اولیای الهی، میزان و حجت خداوند برای دیگران انسان‌ها می‌شوند و بر این اساس آن‌ها مورد امتحان قرار می‌گیرند.

راه رهایی از گرفتاری و بلا، فضای توحیدی است

وی ادامه داد: اکنون در مقطعی هستیم که امتحان زیادی می‌شویم. شبهات زیادی پیش می‌آید، کسانی می‌توانند در این فتنه‌ها موفق شوند که وصل به ولایت باشند. در واقع ایمان عمیق، ایمان به مبدا و معاد و انجام تکالیف دینی پیش‌شرط موفقیت در این زمینه است.

این استاد حوزه تصریح کرد: اگر قرار است یک فرد، یک جامعه یا یک کشور به مقامی برسد، راهش فضای توحیدی و معرفتی است. زیرا در این راه بن‌بستی وجود ندارد. در ماجرای اخیر شیطان خبیث، سردار سلیمانی را به شهادت رساند. یکی از ابتلائات امروز شهادت سردار بود. اگر خدایی‌نکرده مسئولان می‌ترسیدند و دستشان می‌لرزید و جواب نمی‌دادند، انقلاب ۵۰ سال به عقب می‌افتاد.

حکمت حوادث اخیر/ نباید مغرور به پیروزی‌ها بود

وی گفت: بنابراین بدون توحید، بدون معرفت، بدون مبدا و معاد نمی‌توان شهید سلیمانی‌ها شد. کسی شهید سلیمانی می‌شود که عارف به مبدا و معاد باشد. ایمان عمیق، عقلانیت، عبادت، باور کردن عمیق خداوند و جهان آخرت است که ما را در امتحانات سربلند می‌کند.

آیت‌الله قائم‌مقامی با اشاره به حوادث اخیر در کشور اظهار داشت: انسان‌ها باید تلاش کنند از منظر خداوند آن را بخوانند که چه حکمتی پشت این قضایا بوده است. اینکه بعد از پیروزی‌های بسیار چنین حادثه غمناکی پیش بیاید، شاید این باشد که خداوند خواسته تذکر دهد که مبادا مغرور به پیروزی‌ها شوید.

وی ا فزود: شهادت حاج قاسم سلیمانی و این رستاخیز عظیمی که پیش آمد، تجدید بیعت بزرگی بود که بزرگ‌ترین لطف خداوند به جامعه ایران بود. در روایات داریم که دعا نکنید که مبتلا به امتحان نشوید؛ بلکه دعا کنید که از امتحان موفق بیرون بیایید. زیرا ویژگی جالب امتحان این است که وقتی سربلند از آن بیرون آمدید، تبدیل به بلای احسن و نیکو می‌شود.

منبع:فارس

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 855
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 27 دی 1398

عقیق:مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمة‌الزهرا (س) و عرض تسلیت به خانواده‌های داغدیده در سانحه سقوط هواپیما، شامگاه دوشنبه ۲۳ دی‌ماه در مهدیه امام حسن مجتبی (ع) با قرائت قرآن احمد ابوالقاسمی، سخنرانی حجت‌الاسلام علوی تهرانی و مدیحه‌سرایی منصور ارضی، حسین سازور، محمود کریمی، محمدرضا طاهری، سعید حدادیان، حسین طاهری و محمد حسین حدادیان برگزار شد.

محمود کریمی مداح اهل بیت (ع) در این مراسم طی سخنانی با بیان اینکه انتقام سخت، تنها عملیات نظامی و موشکی نیست و اگر این‌گونه فکر کنیم، سخت در اشتباهیم، اظهار داشت: انتقام سخت ممکن است به دست تمام آحاد مردم رقم بخورد؛ به گونه‌ای که در آن، فردی که درس می‌خواند باید خوب درس بخواند و یا در زمان خرید کالا باید اجناس ایرانی بخریم و تمام این رفتارها، نوعی انتقام است.

وی افزود: این روزها افرادی اعلام می‌کنند که فرضاً در این کشور نمی‌خوانند یا فیلم بازی نمی‌کنند یا برای تیم ملی مسابقه نمی‌دهند. به آن‌ها باید گفت: به دَرَک! مهم نیست.

کریمی با اشاره به اینکه تلفن‌های همراه امروز یک سلاح محسوب می‌شود و افراد می‌توانند برای دفاع از آن‌ها استفاده کنند، تصریح کرد: این روزها در فضای مجازی هجمه‌های بسیاری صورت می‌گیرد. مقام معظم رهبری نیز دستورات بسیاری در حوزه فضای مجازی دارند و باید در این عرصه وارد شویم. البته متاسفانه امروز، رسانه دست غربی‌هاست.

این مداح اهل بیت(ع) اضافه کرد: هم اکنون که من پشت این بلندگو صحبت می‌کنم اگر حرف ناحقی بزنم و حتی فردی از میان جمعیت اعتراض کند، من با استفاده از صدای بلند این میکروفون می‌توانم به او بگویم: «بنشین» و بر او غلبه کنم، زیرا رسانه دست من است.

 وی با اشاره به اینکه کار ما در قبال شهدا تنها این نیست که اسم خیابان‌ها را به نام آنها کنیم، تصریح کرد: در سایه وجود ولی فقیه، استعدادهای بسیاری در کشور شکوفا شد. یکی از این افراد قاسم سلیمانی بود که روزی فرمانده لشکر سیدالشهدا بود و بعد به این جایگاه بسیار بالا رسید. باید از این افراد درس بگیریم.

کریمی با اشاره به اینکه برخی امیرالمومنین (ع) را با پهلوانان مقایسه می‌کنند که این کار اشتباه است، گفت: این نکته که بگوییم جرج جرداق و یا مسیحی دیگری از امیرالمومنین (ع) گفته است، مولا را بالا نمی‌برد؛ بلکه این مسیحی بالا رفته است که توان گفتن از ایشان را دارد. مانند آن‌که سنگی را روی کوه بگذاریم. در این صورت کوه بزرگ نشده است، بلکه آن سنگ جزیی از این بزرگی شده است.

 این مداح اهل بیت (ع) با بیان اینکه یکی از ویژگی‌های حاج قاسم سلیمانی این بود که هرچه را در دل رهبری بود، بدون آنکه ایراد بنی‌اسرائیلی بگیرد، عمل می‌کرد، تصریح کرد: هیچ زمان مرز میان حق و باطل تا این میزان روشن نبوده است و جمعیتی که در مراسم تشییع سردار سلیمانی هم در ایران و عراق حضور پیدا کرد، نشان از این مهم است که همگی برای تشییع یک مدافع حرم حضرت زینب(س) آمده بودند.

وی افزود: اگر مقام معظم رهبری فرمودند: انتقام نهایی با خروج نیروهای آمریکایی از منطقه حاصل می‌شود، این خروج در کشور ما به چه معناست؟ آیا معنایی جز حذف قاچاقچیان سازمان‌یافته و مسئولان دو تابعیتی ندارد؟

کریمی با بیان اینکه متاسفانه  پست‌ها در کشور ما مانند سفره شده است که فرد یک مرتبه روی این سفره و مرتبه دیگر روی سفره دیگر است، تصریح کرد: این روزها مسئولین اگر از یک پست برداشته شوند، بلافاصله در جای دیگری مشغول می‌شوند و جای مسئول و سوال کننده عوض شده است. در گذشته اگر فردی مسئول می‌شد، زن و بچه‌اش ناراحت می‌شدند که دیگر او را نمی‌بینند اما این روزها زن و بچه افراد، دست و پا می‌زنند تا او مسئول شود.

این مداح اهل بیت(ع) گفت: از تلفن‌های همراه خود استفاده کنید و منطقی از جمهوری اسلامی برای رضای خدا دفاع کنید. هدف تلاش در جبهه امام حسین (ع) کسب رضایت خداست، لذا باید در این مسیر تلاش کرد و به دنبال لایک و توجه دیگران نبود. امروز دشمن در فضای مجازی مقام معظم رهبری را نشانه گرفته است، پس باید از ایشان دفاع کنیم.

 کریمی گفت: باید نحوه انتقام از آمریکا را در کشور تبیین کنیم و در گام اول مانع ورود علاقه‌مندان به آمریکا به مجلس شورای اسلامی شویم.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , اجـــتماعــــــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 909
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

حضرت آیت الله مظاهری، سلسله دروس اخلاقی با موضوع «شرح چهل حدیث اخلاقی» داشته اند که مطالب شنیدنی و خواندنی این استاد اخلاق حوزه در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.

 

- حدیث ششم: برکات دنیوی و اخروی یاد خداوند

 

بِسْمِ‏ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏

«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری‏ وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی‏»

 

مرحوم کلینی «رحمت‌الله‌علیه» در جلد دوم اصول کافی در باب ذکر، روایاتی نقل کرده که معمولاً صحیح‌السّند و ظاهرالدّلاله است. در این روایات، علاوه تأکید بر ذکر و یاد خدا، برخی از آثار و برکات آن تبیین گردیده است.

 

از جمله در حدیث قدسی از قول امام صادق«سلام‌الله‌علیه» نقل می‌کند که فرمودند: 

«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ ذَکَرَنِی‏ سِرّاً ذَکَرْتُهُ عَلَانِیَةً»[۱]

 

در حدیث قدسی دیگری نیز از قول مبارک امام صادق«سلام‌الله‌علیه» نقل می کند:

 

«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا ابْنَ آدَمَ اذْکُرْنِی فِی مَلَإٍ أَذْکُرْکَ فِی مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْ مَلَئِکَ»[۲]

 

برکات دنیوی و اخروی یاد خداوند بر اساس این دو روایت و روایات مشابه دیگر، خداوند تعالی می فرماید: هرکس در خلوت یا جلوت من را یاد کند، من هم به یاد او هستم.

به عبارت دیگر هرکه به صورت پنهانی یا آشکارا، به یاد خداوند سبحان باشد، خدا به شکل برتری به یاد او خواهد بود.

 

اگر کسی به یاد خدا باشد، همه‌ جا را محضر خدا بداند و ادب حضور را مراعات کند، خداوند متعال در دنیا و آخرت از او یاد می کند و فریادرس اوست.

 

رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» فرمودند: هرکس اهل ذکر باشد و زیاد خدا را یاد کند، خداوند او را دوست می‌دارد و او را از آتش جهنّم و از نفاق دور خواهد کرد. [۳]

 

آنکه مداومت بر ذکر دارد، در روز قیامت مقام بالایی دارد، دست عنایت خدا روی سر اوست و خدا کمک کار او خواهد بود. وحشت و اضطراب از قیامت ندارد، چون خدا را دارد و این نتیجۀ این است که در دنیا در نهان و آشکار به یاد خدا بوده است.

 چنین کسی در پرتو یاد خدا به جایگاهی می رسد که می‌گوید: «هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ‏»[۴]؛ مردم بیایید و ببینید چقدر سرفرازم. اندازۀ یاد خدا هم با میزان یاد او از خدا تناسب دارد. هر چقدر او به یاد خدا بوده است، به همان اندازه خدا در آخرت به یاد او خواهد بود.

 

در روایت دیگری، ابو حمزۀ ثمالی از قول امام باقر«سلام‌الله‌علیه» نقل می‌کند که فرمودند: در توراتی که تحریف نشده، نوشته شده است که حضرت موسی«سلام‌الله‌علیه» به پروردگار متعال گفت: آیا تو به من نزدیکی تا با تو مناجات کنم؟ یا دور هستی تا صدایت بزنم؟ خداوند عزّوجلّ فرمود: «أَنَا جَلِیسُ‏ مَنْ‏ ذَکَرَنِی»؛ من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. سپس موسی پرسید: در آن روزی که  هیچ کس پناهی به جز تو ندارد، یعنی در قیامت، چه کسی در پناه توست؟ خداوند تعالی فرمود: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَنِی فَأَذْکُرُهُمْ»؛ آنها که من را یاد می‏کنند، پس من هم آنها را یاد می‏کنم. [۵]

 

خوشا به حال افرادی که در عالم برزخ و در قیامت خدا با آنهاست و خدا را دارند. خوشا به حال آنان‌که در قبر، وقتی که همه می‌روند و با چشم ناامیدی به همه نگاه می‌کنند و می‌بینند که هیچ‌ فریادرسی ندارند، خدا با آنهاست.

 

راجع به پل صراط که همه باید از آن گذر کنند: «وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلاَّ وارِدُها کانَ عَلی‏ رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیًّا»[۶]؛ در روایت می‌خوانیم از مو باریک‌تر، از شمشیر برنده‌تر و از آتش سوزاننده‌تر است. [۷] امّا برای مؤمن، یک لحظه است و مثل برق از آن عبور می‌کند. [۸]

 

ذکر و یاد دائمی خدا، در دنیا نیز به فریاد انسان می‌رسد و باعث سرافرازی او در بین مردم می‌شود.

همه می‌خواهند سرفراز باشند، حتی کسانی که ریاست‌طلب نیستند نیز سرفرازی در میان مردم را دوست دارند. حبّ سرافرازی و سربلندی، نه تنها رذیلت نیست، بلکه یکی از فضائل هم هست و این سرافرازی در اثر ذکر خدا روزی انسان می‌گردد.

قرآن کریم می‌فرماید: «فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال‏ رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه‏»[۹]

افرادی هستند که دست عنایت خدا روی سر آنهاست و خداوند تعالی لحظه به لحظه آنان را رو به فضیلت و رو به آقایی بالا می‌برد. آنان چه کسانی هستند؟ کسانی که دائم ذکر می‌گویند و همیشه به یاد خدا هستند؛ چه در میان مردم و چه در خلوت، همه‌جا را محضر مقدّس خداوند می‌دانند و ادب حضور را مراعات می‌کنند.

 

بیوت در این آیۀ شریفه، معانی مختلفی دارد؛ یکی از معانی آن مساجد و مزارهای شریف است. در روایات نیز بر وجود مقدّس ائمۀ طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» تطبیق شده است. [۱۰]

 

معنای دیگر که ظاهراً آیۀ شریفه در آن ظهور دارد، این است که خدا اذن داده است که قدر و منزلت اهل ذکر بالا رود. در واقع دست عنایت خدا روی سر آنهاست. کسانی که روز و شب، یعنی دائماً، به یاد خداوند هستند، خداوند متعال به آنان شرافت و کرامتی خاص در دنیا عنایت می‌فرماید.

 

به قول شاعر:

صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکر به دوام                     ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

 

بنابراین، روحانیّت، افراد تأثیرگذار جامعه و به طور کلّی افراد متدیّن، باید توجه داشته باشند که برخورداری از سرافرازی و سربلندی در دنیا، در سایۀ ذکر و یاد خداوند برای آنان حاصل می‌شود.

امام جماعت، امام جمعه، رئیس و هرکسی که خواهان محبوبیّت و ابهّت در بین مردم است، کسی که می‌خواهد تبلیغ کند و تأثیرگذار باشد، کسی شهرت حلال بخواهد، باید همواره به یاد خدا باشد و به‌خصوص ذکر عملی، که همان رعایت تقواست را به‌جا آورد. و بالأخره اگر کسی بهشت بخواهد، اگر دنیا بخواهد و اگر سیروسلوک بخواهد، باید اهل ذکر باشد.

 

انسان باید با ارزش‌های معنوی و با عالم غیر ناسوت سر و کار داشته باشد و به عبارت دیگر، غرق در معنویّات باشد. افرادی هستند که با ارتباط با خدا و معنویّات و با مداومت بر ذکر، توانسته‌اند در همین دنیا با ملائکه ارتباط برقرار کنند. قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُون، نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَة»[۱۱]

 

تعجب نکنید، همۀ ما باید چنین باشیم. حالا دل ما، محیط ما، اعمال ما، اقتضا نمی‌کند، حرف دیگری است؛ ولی باید چنین باشیم.

 

برخی از مفسّرین چنین ارتباطی با ملائکه را مربوط به موقع مرگ می‌دانند. امّا آنچه آیۀ شریفه می‌گوید، مهم‌تر از این حرف‌ها است. کسی که بگوید: «الله» و بر روی آن پا برجا باشد و استقامت ورزد، یعنی کسی که همه‌جا را، چه در خلوت و چه در جلوت، محضر خدا بداند و ادب حضور را مراعات کند، «تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ»؛ با ملائکه سر و کار خواهد داشت و اگر مثلاً یک خوفی یا غصّه‌ای برای او پیدا شده است، ملائکه می‌آیند، او را دلداری می‌دهند و می‌گویند: «أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُون».

 

غم و غصه در دنیا برای کسی که آخرت را با همۀ آن مقام‌ها دارد، یعنی چه؟ کسی که خدا را دارد، ترس برای او چه معنایی دارد؟ «أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا»؛ بعد هم می‌گویند: ما کمک کار تو هستیم: «نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ»؛ خدا ما را خلق کرده است که یار و یاور تو باشیم.

 

دو آیه در قرآن است، من از شما تقاضا دارم به این دو آیه خیلی توجه کنید، خیلی مهّم است. آیۀ اوّل می‌فرماید: «وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنین‏»[۱۲]؛ مؤمن به ما حتماً حق دارد، شک نکنید حق چه چیز را دارد؟ حق دارد که او را کمک کنیم.

 

آیۀ دوم راجع به گرفتاری‌ها است، نه اینکه فقط گرفتاری در زندگی دنیوی او باشد، مثلاً اگر شبهه برای او پیدا شده است و نمی‌تواند آن را حل کند یا مثلاً حال قبض پیدا کرده و حال یقظه را از دست داده شده است، در نماز شب بی‌حال است و نمی‌تواند آن را رفع کند. قرآن می‌فرماید می‌خواهید من داروی آن را بگویم؟ می‌فرماید: «کَذلِکَ حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنین‏»[۱۳]

 

حتماً در گرفتاری‌ها مشکل را حل می‌کند، حال قبض او را به حال بسط برمی‌گرداند. زمزمه‌ها در نماز شب می‌دهد. بیداری در دل شب به او می‌دهد. نمی‌شود کسی با خدا باشد، امّا نماز شب او تعطیل شود، اگر کسی نماز شب و سوز و گداز در شب ندارد، باید بداند که هرچه هست، از قامت ناساز بی‌اندام خود اوست.

 

پروردگار عالم روی ذکر تأکید فراوانی دارد. قرآن کریم می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصیلاً»[۱۴]

 

امام‌صادق «سلام‌الله‌علیه» در روایتی فرمودند: خدا هر چیزی که از بنده‌هایش خواسته است، مقیّد خواسته، به غیر یک چیز؛ خدا گفته‌ است نماز بخوانید، هفده رکعت با نافله‌های آن پنجاه‌ویک رکعت می‌شود، بالاخره محدود است. خدا گفته است یک ماه روزه بگیرید، خدا گفته است خمس و زکات بدهید، یک حدی دارد، خدا گفته است مکه بروید، یک ماه می‌شود و بالأخره همۀ واجبات و مستحبات حدی دارند، به غیر از یک چیز که از نظر قرآن حد ندارد، بلکه همیشگی می‌خواهد و آن ذکر است. سپس آیۀ شریفه را تلاوت کردند: [۱۵]

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصیلاً»

 

جملۀ «بُکْرَةً وَ أَصیلاً» در این آیه، بر کثرت ذکر تأکید دارد. و معنای آن این است که بنده، همیشه و به طور دائم باید به یاد خدا باشد. یعنی به اصطلاح دائم‌الذّکر باشد. من دیده‌ام افرادی که اینها در کما هستند، امّا اهل ذکرند، موقع مرگ آنها است، امّا اهل ذکر هستند و هیچ توجه ندارند به هیچ چیز، امّا به «لااله‌الاالله» و به «یاالله» توجه دارند. من زیاد دیده‌ام که دائم‌الذّکر است، حتی در کما، لذا این افراد اگر جلو بروند در خواب هم اهل ذکر می‌شوند و می‌توانند نفی خواطر بکنند.

 

خوشا به حال آنها که در خواب یا در بیداری، می‌توانند نفی خواطر کنند؛ وسوسه‌ها، تخیّل‌ها و فکرهای بی‌جا نمی‌تواند به سراغ آنها بیاید. این افراد دل دارند و دل آنها درب دارد. وقتی چشم و گوش و زبان آنها درب داشته باشد، دل آنها نیز درب پیدا می‌کند و آن درب به روی وسوسه‌ها، تخیّل‌ها و توهّم‌های بی‌اساس بسته می‌شود. به این نفی خواطر می‌گویند که خیلی مشکل است، امّا گروهی راه را رفته‌اند و شده است و علاوه بر بیداری، در خواب هم نفی خواطر دارند.

 

خدا از ما می‌خواهد جداً دائم الذکر باشیم. استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» روزهای آخر عمرشان را سپری می‌کردند که عدّه‌ای از ما شاگردها خدمت ایشان رسیدیم. در حالی که حال ایشان بد بود، با یک ادب و خضوعی در مقابل ما نشسته بودند. من به ایشان گفتم: آقا! یک نصیحت به ما کنید تا مرخص شویم، ایشان فرمود: «فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم‏»[۱۶]

 

چند روز بعد در بیمارستان به ملاقات ایشان رفتیم. خانم ایشان گفتند: حالی پیدا کرد و چند مرتبه گفت: توجه، توجه، توجه، تا از دنیا رفت. این «فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم‏» را از چند روز قبل به ما گفتند و بعد هم موقع مرگ یک پیام عمومی به همه دادند و گفتند: «توجه، توجه، توجه».

 

ذکر مراتبی دارد؛ مرتبۀ اول آن ذکر لفظی یا ذکر زبانی است. هرکسی باید یک ذکری انتخاب کند و مرتّب بگوید. مثلاً سفارش می‌کنند کسانی که هنوز به جایی نرسیده‌اند، ذکر یونسیّه را بگویند: «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ»[۱۷]؛ مخصوصاً به معنای آن توجه کنند.

 

حضرت یونس«سلام‌الله‌علیه»، پیامبر خدا بود، امّا حرکتی که به شأن او نمی‌خورد، از او سر زد. پروردگار عالم او را زندان کرد.

قرآن می‌گوید: اگر اهل ذکر نبود، تا روز قیامت باید در دل ماهی می‌ماند: «فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ‏ لَلَبِثَ فی‏ بَطْنِهِ إِلی‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ»[۱۸]

 

بالأخره این مرتبۀ اول ذکر است که همه باید داشته باشیم. اذکاری مانند صلوات، «لااله‌الاالله» و «لاحول‌ولاقوه‌الاباالله» را که هر کدام خصوصیّتی دارد، مرتب بگوییم. امّا بر ذکر یونسیّه خیلی سفارش شده است. لازم هم نیست که دو زانو و رو به قبله باشیم یا آداب خاصّی به‌جا آوریم، بلکه آنکه اهل ذکر است، در راه ذکر می‌گوید. انسان می‌تواند در راه یا در بین کارهای روزانه، مثلاً صد مرتبه سورۀ توحید را بخواند یا هزار مرتبه صلوات بفرستد. اگر کسی این مرتبه از ذکر را ندارد، بداند خسارت عجیبی دارد.

 

مرتبۀ دوم، ذکر قلبی است، آن هم نه به این معنا که بنشیند و ذکر را در دل بگوید، در اسلام چنین روشی نداریم. ذکر قلبی آن است که قلب انسان به دنبال زبان بگوید: «لااله‌الاالله» تا کم‌کم به آنجا برسد که در مجلس شام مؤذن گفت: «اشهد ان لااله‌الاالله»، امام سجاد«سلام‌الله‌علیه» فرمودند: پوست، گوشت و خون من هم می‌گوید: «اشهد ان لااله‌الاالله».[۱۹]

 

مرتبۀ سوم، ذکر عملی است که از مراتب اول و دوم مهم‌تر است. امام صادق«سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: اگرچه اذکار لفظی نظیر تسبیحات اربعه، ذکر است، امّا قرآن یک چیز دیگر می‌خواهد و آن ذکر عملی است، به این معنا که انسان موقع انجام هر عملی، ببیند حلال است یا حرام و محرمات را ترک کند و واجبات را به‌جا آورد. [۲۰]

 

حضرت امام«قدّس‌سرّه» بارها می‌گفتند و این اواخر دیگر در رسانه‌ها هم می‌گفتند که: همه‌جا محضر خداست، ما در محضر خدا هستیم، ادب حضور باید مراعات شود. این همان ذکر عملی است.

 

پی نوشت ها:

[۱]. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۱.

[۲]. الکافی، ج‏۲، ص ۴۹۸.

[۳]. الکافی، ج‏۲، ص۵۰۰.

[۴]. الحاقه، ۱۹: «بیایید و کتابم را بخوانید. »

[۵]. الکافی، ج‏۲، ص۴۹۶.

[۶]. مریم، ۷۱: «و هیچ کس از شما نیست مگر [اینکه‏] در آن وارد می‏گردد. این [امر] همواره بر پروردگارت حکمی قطعی است. »

[۷]. امالی الصدوق، ص ۱۷۷.

[۸].  فضائل الشیعه، ص ۵.

[۹]. النور، ۳۶و۳۷: «در خانه‏هایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت‏] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه‏]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می‏کنند: مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی، آنان را از یاد خدا، به خود مشغول نمی‏دارد. »

[۱۰]. الکافی، ج ۹، ص ۲۵۶.

[۱۱]. فصلت، ۳۰و۳۱: «در حقیقت، کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداست»؛ سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود می‏آیند [و می‏گویند:] «هان، بیم مدارید و غمین مباشید، و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید. در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم‏.»

[۱۲]. روم، ۴۷: «و یاری‏کردن مؤمنان بر ما فرض است. »

[۱۳]. یونس، ۱۰۳: «زیرا بر ما فریضه است که مؤمنان را نجات دهیم. »

[۱۴]. الاحزاب، ۴۱و۴۲: «ای کسانی که ایمان آورده‏اید، خدا را یاد کنید، یادی بسیار. و صبح و شام او را به پاکی بستایید. »

[۱۵]. الکافی، ج ۲، ص ۴۹۸.

[۱۶] . البقره، ۱۵۲: «پس مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم‏.»

[۱۷]. الانبیاء، ۸۷: «معبودی جز تو نیست، منزّهی تو، راستی که من از ستمکاران بودم‏.»

[۱۸]. صافات، ۱۴۳و۱۴۴: «و اگر او از زمره تسبیح‏ کنندگان نبود، قطعاً تا روزی که برانگیخته می‏شوند، در شکم آن [ماهی‏] می‏ماند. »

[۱۹]. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۳۹.

[۲۰]. الکافی، ج ۲، ص ۸۰.

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 887
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

کتاب «واژه های اخلاقی از اصول کافی» اثری از مرحوم آیت الله علی مشکینی است که در آن، نکاتی زیبا و قابل استفاده پیرامون مباحث مختلف اخلاقی آمده و «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می نماید.

 

* ذکر خدا

 

۱. امام صادق (علیه السلام) می فرمود: شیعیان ما آنهایی هستند که هرگاه تنها باشند، بسیار یاد خدا کنند.

 

۲. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر که خدا را بسیار یاد کند، خدا او را دوست دارد و هر که خدا را بسیار یاد کند، برای او دو برات (منشور آزادی) نوشته شود: یکی برات نجات از دوزخ و دیگری برات رهایی از نفاق.

 

۳. امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر که خدا را بسیار یاد کند، خداوند او را در بهشتش، در کنف رحمت خود جا دهد.

 

۴. نیز فرمود: خداوند فرماید: هر که به سبب یاد من از درخواست چیزی از من غافل شود (به طوری که درخواست خود را فراموش کند) به او چیزی عطا کنم برتر از آنچه که به درخواست کننده از من عطا می کنم.

 

۵. نیز می فرمود: خداوند فرموده: هر که مرا در نهانی یاد کند من او را آشکارا یاد کنم.

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 873
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

پیامبر خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنینَ؛ فإنّ‏ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّه‏ُ عَثَراتِهِ، و مَن تَتَبّعَ اللّه‏ُ عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ و لو فی جَوفِ بَیتِهِ.

لغزش های مسلمانان را نجویید که هر کس لغزش های برادرش را پی جوید خداوند لغزش های او را پیگیری می‏ کند و هر که را که خداوند عیب جویی کند، رسوایش می‏ سازد؛ هر چند در اندرون خانه خود باشد.

 

الکافی: ۲/۳۵۵/۵

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 858
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

امام علی علیه السلام:

اسْفَهُ السُّفَهاءِ الْمُتَبَجِّحُ بِفُحْشِ الکلامِ

سفیه‌ ترین انسان ها، دشنام دهنده ‌ای است که از فحش دادن خود شادمان است.

 

غررالحکم و دررالکلم، ج ۱، ص ۲۰۵

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: بازدید از این مطلب : 822
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در پایان درس تفسیر خود در مسجد اعظم با اشاره به برخی اعتراضات مردم در این روزها، اظهار داشتند: الآن که یک مشکلی در این جریان پیدا شده، مسئولین یک وظیفه دارند، مردم یک وظیفه دارند اما در خصوص دشمن مشترک هر دو یک وظیفه داریم.

 
 

ایشان تاکید کردند : مسئولین ما واقعاً، شرعاً و عقلاً موظف‏ اند که امور را ارزیابی کنند، دقیق بفهمند که فعلاً مصلحت مملکت چیست؟ و اگر در این خصوص کوتاهی یا اشتباهی کنند واقعاً شرعاً ضامن هستند. "الطبیب ضامن" مسئله ای نیست که فقها اختلاف داشته باشند اگر متخصص هم هستند باید تمام تلاش خود را بکنند؛ اگر 60 - 70 نفر را پذیرش می کنند باید دقت کنند هر چه خلاف کرد و اشتباه کرد شرعا ضامن هستند و مسئولین ما هم اگر اشتباه کردند واقعا شرعا ضامن هستند این وظیفه آنهاست.

معظم له ادامه دادند:  وظیفه‏ ای که مردم دارند دین به ما می گوید که با بهترین روش جلوی اشتباهات آنان را بگیرید. همان است که دین به ما می‏ گوید: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ السَّیئَةَ﴾ به بهترین روش جلوی اشتباهات مسئولین را بگیریم، این وظیفه ماست! آتش زدن و امثال این کارها، جز ایجاد آشوب مشکلی را حل نمی‏ کند.

حضرت آیت الله جوادی آملی  تصریح کردند : نکته سوم که باید به آن توجه داشت،  دشمن مشترک است که هم ما باید ببینیم و هم آنها ببینند که هم مسئولین باید آن را ببینند و هم مردم باید آن را ببینند، این دشمن مشترکی است که برای نابودی نظام [معاذالله] صف بسته است، بنابراین وظیفه همه مسئولین این است که عالمانه و محققانه، شب و روز تلاش کنند، از اقتصاددانان مملکت مشورت بگیرند و سؤال کنند، اگر اقدامی صلاح مملکت باشد، یقیناً مردم تشخیص می‏ دهند و به انجام آن رضایت می‏ دهند. در این بخش ها می بینید که ممکن است 22 بهمن شعار هم بدهند  نظام را با تخصص باید حفظ کرد، این به تعبیری از اوجب واجبات است مثل صدر اسلام.

ایشان ابراز داشتند: حفظ نظام از اوجب واجبات است؛ اینها آب وضو را تبرک می کردند اما وضو رو حفظ نمی کردند.، اگر اقدامی محققانه، عالمانه و همراه با ﴿وَ أَمْرُهُمْ شُورَی﴾ باشد، یک اقدامی خواهد شد که به نفع همه خواهد بود و اعتراض کسی را هم در پی نخواهد داشت.

این مرجع تقلید  افزودند : مسئولین باید وظیفه ‏شان مشخص باشد، آنها ضامن هستند شرعا، اما مردم نیز وظیفه‏ دارند که به بهترین وجه از نظام دفاع کنند چراکه دشمن مشترک در کمین است. این هم مثل همان وضو گرفتن حضرت هست که آب وضو را متبرک می کردند اما وضو را نمی دانستند، و خود وضو را حفظ نمی کردند، در راهپیمایی ها شرکت می کنیم باید هم شرکت کنیم مرگ بر آمریکا را می گوییم و باید هم بگوییم و شعار دهیم، اما باید اصل نظام را حفظ کرد این را عقل می گوید.

حضرت آیت الله جوادی آملی به نامه گلایه آمیز حضرت امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه به جناب کمیل اشاره کردند و بیان داشتند:حضرت علی (ع) کمیل را مسئول هیت (شهری در عراق) کردند ، زمانی که غارتگری های معاویه شروع شد و شهر را غارت کرد، کمیل، آگاهی،‌صلاحیت و قدرت نظامی نداشت که جلوی غارتگری ها را بگیرد، لذا حضرت نامه ای گلایه آمیز به ایشان نوشتند و فرمودند: تو به درد دعای کمیل می خوری تو نمی توانی جایی را اداره کنی.این عبارت توی نهج البلاغه نیست، ولی معنایش هست.

این مرجع تقلید ادامه دادند: بعضی ها به درد دعای کمیل می خورند، واقعا صلاحیت برای مملکت داری  ندارند .

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 861
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

در یک روز گرم به خدمت استاد رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند. در حین طرح سؤالم، صدای پُتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش می‌رسید. به ایشان عرض کردم: «اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من می‌توانم بروم و به ایشان تذکر بدهم.»

ایشان فرمودند: «نه، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانه‌ام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی می‌کنم، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب می‌زند و به من قدرت می‌دهد و با خود می‌گویم آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش می‌زند و خسته نمی‌شود، اما تو که نشسته‌ای و مطالعه می‌کنی و می‌نویسی، خسته شده‌ای؟

با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد می‌گیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن می‌شوم!»

راوی: رسول مسعودی

 

منبع: ایسنا

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: بازدید از این مطلب : 857
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

درست کمتر از ۲۴ ساعت از شروع آشوب‌های خیابانی اشرار، پس از طرح سهمیه‌بندی بنزین رهبر انقلاب از مصوبه‌ سران قوا حمایت کردند. این موضوع با واکنش‌هایی در فضای عمومی کشور رو به رو شد. به همین مناسبت خط حزب‌الله در سخن هفته‌ی این‌ شماره‌ خود به بازخوانی و تحلیل این بیانات پرداخته است.
 
 همچنین با توجه به دیدار رهبر انقلاب با تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی که در روز سه‌شنبه‌ی هفته‌ی جاری در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد، نشریه‌ خط حزب‌الله فرازهای مهم این دیدار را در قالب اطلاع‌نگاشت مرور کرده است.
 
 دیگر بخش‌های نشریه‌ی خط حزب‌الله که مطالعه‌ی آنها به خوانندگان گرامی توصیه ‌می‌شود:
عدالتخواهی پشتوانه می‌خواهد و آن شما جوانان هستید / اصول عدالتخواهی
علاج مسائل کشور بر راه انقلابی است / اخلاق انقلابی گری
بازداشتگاه کاخ‌ سفید! / خاطرات رهبری
در دوران پهلوی، مردم هیچ بودند! / خاندان ویرانی
رمز پیروزی وحدت کلمه است/ کلام امام
از فرصتِ زودگذر حدّاکثر استفاده را بکنید و برای مردم کار کنید/ شرح حدیث
امیرالمؤمنین در برابر خوارج در نهایت صلابت ایستاد/ نهج البلاغه
وقتی یک مجموعه علاقمند و دلسوز، روی کاری متمرکز شوند.../ روایت پیشرفت
افزایش قیمت بنزین موجب افزایش قیمت اجناس نشود / مطالبه رهبری
مشی امام هم همینجور بود / عکس نوشت
۲۰ سال فرصت داریم / خانواده ایرانی
حزب اللَّهی‌ها اگر نبودند شکست مى‌خوردیم/ حزب الله این است
 
طبق رسم هفتگی خط حزب‌الله و به برکت خون شهدا شماره این هفته به ارواح طیبه شهدای آشوب‌های اخیر خصوصاً شهید مرتضی ابراهیمی تقدیم می‌شود.

نسخه‌ی PDF نشریه در سه نسخه‌ی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.

 برای دسترسی به نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: ســـــیاســـــی , ,
:: بازدید از این مطلب : 855
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
جمعه 1 آذر 1398

پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

 

- سؤال

چه حیواناتی وارد بهشت می شوند و صاحبان آنها چه کرده اند که اینها وارد بهشت می شوند؟

 

- پاسخ

لازم است قبل از پاسخ به  سؤال به عنوان مقدمه  به این نکته توجه کرد که: آیا حیوانات در قیامت محشور می شوند یا نه؟ و آنگاه ورود آنها به بهشت چگونه است؟

در پاسخ به سؤال اول باید گفت در خصوص این مسئله بین علماء اهل فن اختلاف است، گروهی قائلند به این که قیامت مخصوص جنّ و انس است و حیوانات در قیامت محشور نخواهند شد لیکن بر اساس ظاهر بعضی آیات و روایات مشهور بین بزرگان و مفسران این است که حیوانات هم مثل انسان ها در قیامت مبعوث گردیده و به اندازة درک و شعورشان جزاء داده خواهند شد  .

و صریحترین آیه که این منظور را می رساند آیة ۳۸ از سورة انعام می باشد: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ».

دابّه به معنای همة جنبندگان روی زمین است و طائر به هرگونه پرنده ای گفته می شود.

 

بنابراین، آیة شریفه از یک رستاخیر عمومی برای تمام موجودات زنده خبر داده و می فرماید:  هیچ جنبده ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امت هایی همانند شما هستند، ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم، سپس تمام آنها به سوی خداوند در رستاخیز جمع می شوند. »

 

به عقیدة بیشتر مفسران ضمیر «هم» در عبارت ثم الی ربهم به انواع و اصناف جنبندگان و پرندگان بر می گردد و به این ترتیب قرآن برای همة موجودات جنبنده قائل به رستاخیز شده است. [۱]

 

در روایات متعددی هم به رستاخیز حیوانات اشاره شده است از جمله:

از ابوذر نقل شده  که می گوید، ما خدمت پیامبر ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ بودیم که در پیش روی ما دو بُز به یکدیگر شاخ زدند، پیامبر اکرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ فرمود: می دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: خیر! پیامبر ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ فرمود: لیکن خداوند می داند و به زودی در میان آنها داوری خواهد کرد. [۲]

و در حدیث دیگری از پیامبر ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ نقل شده   که فرمود: «استفرهوا ضحایاکم فاِنّها مَطایاکم علی الصراط»؛ به حیوانات قربانی (حیواناتی که در راه خداوند ذبح کرده می شوند) نیکی و احسان کنید زیرا آنها وسیله عبور شما از صراط هستند. [۳]

و هم چنین روایات دیگری وجود دارند که حکایت از رستاخیز حیوانات می کنند ـ بطوری که هر حیوانی که مورد ستم و ظلم واقع شده باشد چه از جانب صاحبش و یا از طرف حیوانات دیگر، در قیامت به حقوق او رسیدگی می شود، که در ذیل آیة شریفة سورة انعام، حدیثی از پیامبر اکرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ نقل شده است که بعض از مفسرین هم آن را نقل کرده اند که فرمود: خداوند تمام این جنبندگان را روز قیامت بر می انگیزاند و قصاص بعضی را از بعض می گیرد، حتی قصاص حیوانی را که شاخ نداشته و دیگری بی جهت به او شاخ زده است از او خواهد گرفت. [۴]

از مطالبی که از ظاهر آیات و روایات فهمیده می شود این است که اجمالاً می توان وجود رستاخیز را برای حیوانات اثبات کرد.

 

امّا در پاسخ بخش دوّم سؤال که چه حیواناتی به بهشت می روند؟ باید گفت: اینکه بعد از قیامت عاقبت کار حیوانات به کجا می رسد، آیا به بهشت می روند؟ یا به جهنم... یا نابود می شوند؟ و در قیامت فقط برای احقاق حق محشور می شوند، در این باره دلیل روشنی از آیات و احادیث معتبر در دسترس نیست و باید گفت و الله العالم.

 

گرچه در همین مورد هم روایاتی وجود دارد لیکن نمی توان بطور قطع به آنها استناد کرد، از جمله:

قال الصادق ـ علیه السّلام ـ : «اَیُّ بعیر حج علیه ثلاث حجج یجعل من نعم الجَنّة. »

( : امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: کسی که با شتری سه بار به حج شرفیاب شود مرکبش بهشتی خواهد بود.)[۵]

 

قال رسول الله ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ : «اَنّ خیول الغزاة فی الدنیا خیو لهم فی الجَنَّة. »

(  اسبان عرصة جنگ (جنگهایی که برای اعتلای اسلام بوده است) اسبان بهشت خواهند بود.)[۶]

 

و همچنین روایات دیگری که در مورد سگ اصحاب کهف یا حمار بلعم باعورا و... نقل شده است.

 

و بر فرض صحت اسناد این روایات و اعتبار آنها، در می یابیم که بعضی از حیوانات که عمل ویژه ای در راه خدا از آنها سرزده و یا توسط صاحب خود، در راه خدا بکار گرفته شده اند وارد بهشت می شوند نه همة حیوانات.

در پایان ذکر یک نکته درخور توجه است:

 

از آنجا که قیامت و احوالات آن کلاً از دسترس عقل، حس و تجربة ما خارج است لذا اظهارنظر کردن در مورد جزئیات قیامت خارج از درک و عقل انسانهاست و برای این منظور باید تسلیم وحی شد و از اظهارنظر کردن بی مورد و احیاناً خرافی اجتناب کرد، تا در اخذ معارف دینی دچار لغزش و انحراف نشویم.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. تفسیر نمونه، جلد ۲۰، ص ۴۳۷ و جلد ۵، ص ۲۲۴ و جلد ۲۶، ص ۱۷۴.

۲. بدایة المعارف، جلد دوم، تألیف سید محسن خرازی، ص ۲۸۵.

۳. کتاب معاد، تألیف علی عراقچی همدانی، درس بیست و ششم.

 

پی نوشت ها:

[۱] . مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۸، ج۵، ص۲۲۱.

[۲] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، انتشارات دارالمعرفة، چاپ دوم، ج ۳ـ۴، ص۴۶۱.

[۳] . حر عاملی، وسائل الشیعه، انتشارات آل البیت، چاپ اول، ج۱۴، ص۲۰۹.

[۴] . مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، چاپ دوازدهم، ج ۵، ص۲۲۶.

[۵] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، انتشارات دارالکتب، ج۲، ص۱۹۱، ح۸۷۲.

[۶] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۶، ص ۱۳۰.

منبع:حوزه

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , پـرســــــــمـان , ,
:: بازدید از این مطلب : 904
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه